حزب الله نیوز : شریعتمداری معتقد است، خطاهای دولت کنونی دقیقاً در آن نقاط است که به جای مشی اصولگرایانه به راه و روش دولتهای سازندگی و اصلاحات روی کرده است.
۰
کد مطلب : ۸۴۷۰
شریعتمداری معتقد است، خطاهای دولت کنونی دقیقاً در آن نقاط است که به جای مشی اصولگرایانه به راه و روش دولتهای سازندگی و اصلاحات روی کرده است. به گزارش شبکه خبری تحلیلی حزب الله ،حسین شریعتمداری در یادداشت امروز کیهان نوشت: گرانی و افزایش لگام گسیخته قیمت کالا و خدمات مورد نیاز مردم که این روزها سایه سنگین و آزاردهنده خود را بر شانه اقشار مستضعف و کم درآمد جامعه تحمیل کرده است، واقعیتی تلخ و غیرقابل انکار است. درباره عوامل گرانی و چرایی آن بحثهای دامنه داری در جریان است که در آن به عواملی نظیر اثرگذاری تحریمها، سوء مدیریتها، حضور فعال مافیای اقتصادی، رهاشدگی ماجرا از سوی برخی مسئولان ذیربط و پرداختن به مسائل حاشیهای، تلاش سازمان یافته و پنهان برای مؤثر جلوه دادن تحریمها و یا مجموعهای از عوامل یاد شده، اشاره میشود. پاسخ اما، هر چه باشد، از دو نکته نباید غفلت کرد، اول آن که تحریمها اگرچه در پیدایش پدیده تلخ گرانی بیتأثیر نبوده و نیستند ولی ضریب اثر تحریمها با میزان گرانی موجود و افزایش جهشی قیمت کالا و خدمات ضروری مردم که این روزها شاهد آنیم همخوانی ندارد، بنابراین باید روی عوامل دیگر و راههای مقابله با آن حساب ویژه و بیشتری باز کرد، چرا که ظرفیت و توان اقتصادی کشور بسیار فراتر از آن است که تحریمها به تنهایی توان پدیدآوردن آشفته بازار کنونی را داشته باشند. نکته دوم اما، «بندبازی» جریانی است که به گواهی مواضع و عملکرد گذشته خود، مخصوصاً در فصل ۸ ماهه فتنه آمریکایی- اسرائیلی ۸۸، «شریک دزد» بودهاند و این روزها، اصرار دارند در نقش «رفیق قافله»! ظاهر شوند؛ جریان مورد اشاره در جدیدترین توطئه خود، دست به یک «تقسیم کار» زده است؛ شاخه اول شامل تعداد اندکی از اصحاب فتنه است که متأسفانه شمار اندکی از خودیهای ساده اندیش نیز به آن دل بستهاند! وظیفه یا مأموریت این شاخه، آن است که برای عبور از عقبه پیش روی، «آدرس غلط» بدهد. نگاهی به مصاحبه های پی درپی افراد این شاخه نشان میدهد که «ترجیع بند» و «گزاره تکراری» این مصاحبهها و سخنرانیها، نفی راه طی شده و نادیده گرفتن گامهای بلندی است که طی چند سال اخیر برداشته شده است، نظیر این توهم پراکنیها که بعد از انتخابات ۸۸ بسیاری از دلسوزان نظام! کنار گذارده شدهاند! نگاه خودی و غیر خودی به وحدت ملی آسیب رسانده است! نباید در سیاست خارجی تنشآفرینی کرد! ما که بودیم چنین و چنان کردیم! و اگر بیاییم چنین و چنان خواهیم کرد و.... شاخه دوم، مأموریت دارد با فضاسازی و انگاره پردازی آدرس غلطی را که شاخه اول ارائه میدهد نجاتبخش! معرفی کند؛ این شاخه از طریق رسانههای پرشماری که در داخل کشور در اختیار دارد و صدها سایت اینترنتی که از خارج کشور بارگذاری میشود و دهها شبکه رادیو تلویزیونی فارسی زبان نظیر بیبیسی، صدای آمریکا، صدای اسرائیل، رادیو فردا، رادیو تلویزیون فارسی زبان آمریکا، شبکه تلویزیونی فارسی زبان یورونیوز و... که برای پشتیبانی از جریان یاد شده، راهاندازی شده است، وظیفه سیاهنمایی درباره شرایط کنونی کشور، بیآینده نشان دادن فضای پیش روی و نهایتاً معرفی آدرس غلط شاخه اول - به عنوان تنها راه عبور از عقبه گرانی - را برعهده دارد. هر دو شاخه روی دو نقطه به طور مشترک انگشت میگذارند و درباره آن وارونه نمایی میکنند؛ اول، گرانیهای اخیر و نسبت دادن آن به مقاومت در برابر باج خواهی بیگانگان و دوم، تلاش برای پاک کردن وطنفروشی، خیانت و جنایتی که در فتنه آمریکایی - اسرائیلی ۸۸ مرتکب شدهاند. جریان یاد شده اگرچه رسواتر از آن است که بتواند از سد بصیرت مثال زدنی مردم و هوشیاری مسئولان عبور کند ولی از یکسو دیده میشود که برخی از خودیهای سادهاندیش- هرچند اندک و کم شمار- نسبت به سوابق این جریان دچار نوعی فراموشی شدهاند و یا دستهای پنهان و آشکار اعضای شاخه اول را در فتنه ۸۸ نادیده گرفتهاند و با استناد به سوابق آنان، در این تصور- بخوانید توهم- به سر میبرند که گردن کشی قبلی آنها علیه نظام نبوده بلکه تنها از دولت نهم و دهم دل خوشی نداشتهاند!... و از سوی دیگر جریان مورد اشاره روی موج گرانیهای اخیر سوار شده و با این امید که دوران حاکمیت آنها بر مجلس و دولت از یادها رفته باشد، درباره سیاستهای اقتصادی خود در آن دوران، دروغ پردازی میکنند؛ دقیقاً به این علت است که اشارهای هرچند گذرا به بینش و منش اقتصادی جریان یاد شده در دولتهای گذشته، ضروری به نظر میرسد. الف: به جرأت باید گفت که در دولتهای گذشته هیچ پرونده فساد اقتصادی را نمیتوان آدرس داد که در آن مفسدان کلان اقتصادی آشکارا از سوی اعضای این جریان - که آن هنگام در دولت یا مجلس حضور داشتند- حمایت نشده باشند! ۱- در جلسه محاکمه شهردار وقت نزدیک به ۲۰ نفر از وزیران و معاونان آنها حضور یافته و سعی در ارعاب دادگاه، انحراف افکار عمومی و نهایتا تطهیر مجرم داشتند و در همان حال روزنامههای زنجیرهای از شهردار مجرم با عنوان «امیرکبیر ایران»! یاد میکردند؛ در آن هنگام، شهرداری با نزدیک به یکصد و بیست مورد شکایت، کیهان را به دادگاه کشید که هیچیک از آنها وارد دانسته نشد. ۲- وقتی کیهان پرونده فساد اقتصادی شرکت مارین سرویس را با ارائه اسناد مربوطه برملا کرد، بلافاصله مشاور رئیس جمهور وقت و تعدادی از نمایندگان مدعی اصلاحات در مجلس ششم به حمایت از مفسد اقتصادی این پرونده برخاستند و در حالی که وزیر دادگستری وقت فساد اقتصادی کلان انجام شده از سوی مفسد این پرونده را تأیید میکرد، آقای انصاری راد رئیس کمیسیون اصل ۹۰ مجلس اصلاحات اعلام کرد «من مدیرعامل این شرکت را نه گناهکار میدانم و نه تبرئه میکنم» و در حالی که ۱۵ هزار شکایت به کمیسیون اصل ۹۰ ارائه شده بود، این کمیسیون رسیدگی به شکایت مفسد اقتصادی یاد شده را در اولویت قرار داد و سپس اعلام کرد مدیرعامل مارین سرویس مرتکب هیچ جرمی نشده است! ۳- بعد از بازداشت شهرام جزایری به جرم فساد اقتصادی کلان - که هنوز در زندان است- مدعیان اصلاحات که در آن هنگام دولت و مجلس را در اختیار داشتند، به حمایت آشکار از وی برخاستند و چند روز بعد معلوم شد که دهها تن از نمایندگان مدعی اصلاحات مجلس ششم و تعدادی از دیگر مدعیان اصلاحات مبالغ کلانی از شهرام جزایری دریافت کردهاند؛ پشتیبانی و حمایت اصلاح طلبان از این مفسد اقتصادی تا آنجا بود که وزارت بازرگانی وقت و نمایندگان مدعی اصلاحات دست به تغییر قانون برای نجات وی زدند و روزنامههای زنجیرهای از شهرام جزایری با عنوان «کارآفرین جوان»! یاد کردند! فساد اقتصادی در شرکت پتروپارس، قطعات فولادی و .... که میگذاریم و میگذریم. ۴- وقتی به آقای خاتمی اعتراض شد که چرا نسبت به معیشت مردم و سامان دهی اقتصاد کشور، بی تفاوت هستید، پاسخ مدعیان اصلاحات این بود که آقای خاتمی در جریان انتخابات خود شعار اقتصادی ندادهاند! و هنگامی که کیهان دهها نمونه از شعار اقتصادی ایشان را بازگو کرد، پاسخ این بود که ما(اصلاح طلبان) برای توسعه سیاسی آمدهایم. ۵- در مجلس ششم این اعتراض مطرح شد که چرا به جای طرحها و لوایحی نظیر «مصونیت مجرمان بعد از ورود به دانشگاهها»، «لغو گزینشها» و... به مشکلات اقتصادی مردم رسیدگی نمیکنید، آقای مزروعی نماینده وقت مجلس ششم که امروزه به بلژیک پناهنده شده و با مقر اتحادیه اروپا در بروکسل و آیپک (لابی صهیونیستها) در آمریکا فالوده میخورد، پشت تریبون رفت و با بیادبی گفت: اگر مرگ موش هم توزیع شود، مردم برای گرفتن آن صف میبندند! و یکی دیگر از مدعیان اصلاحات با وقاحت از مردم مستضعف با عنوان «لشکر قابلمه به دستها»! یاد کرد. ۶- وقتی سوءاستفاده های کلان در وزارت نفت دولت اصلاحات برملا شد و از نمایندگان مدعی اصلاحات پرسیده شد که چرا وظیفه نظارتی خود را رها کرده و میلیاردها دلار از ثروت ملی را به باد دادهاند؟! پاسخ این بود که «ما فرصت بررسی قراردادها را نداریم»! و ده ها نمونه دیگر که بیرون از محدوده این نوشته محدود است. ب: مدعیان اصلاحات در فتنه ۸۸ آشکارا و بی پرده نقش ستون پنجم مثلث آمریکا، اسرائیل و انگلیس را برعهده داشتند و دست به وطن فروشی و دهها خیانت و جنایت آشکار زدند که خود ماجرای مفصلی است و فصل جداگانهای را میطلبد؛ بنابراین بدون کمترین تردیدی میتوان نتیجه گرفت؛ آدرسی که جریان یاد شده برای عبور از عقبه پیش روی ارائه میکند، آدرس تنگهای است که مثلث آمریکا، اسرائیل و انگلیس در پشت صخرههای آن برای مقابله با نظام اسلامی و مردم پاکباخته این مرز و بوم به کمین نشستهاند و به قول شاعر شاید آن نقطه نورانی دشت، چشم گرگان بیابان باشد! ج: و بالاخره گفتنی است انبوه خدمات دولت نهم و دهم- و مخصوصا دولت نهم- با هیچیک از دولتهای سازندگی و اصلاحات نه فقط قابل مقایسه نیست، بلکه نمره خدماتی آن با دو دولت یاد شده فاصلهای پرناشدنی دارد؛ برخی از این خدمات بی نظیر و بی سابقه بوده است، دولت نهم، حلقه مدیریتی ثابت و کدگذاری شده را شکست، ثروت ملی را به میان مردم برد، امکانات و داشتههای نظام را به دوردست ترین نقاط کشور کشید، در سیاست خارجی و مقابله با باج خواهی دشمنان- مخصوصا در دولت نهم- خوش درخشید، طرح هدفمندی یارانهها را که هر دو دولت سازندگی و اصلاحات، اجرای آن را ضروری میدانستند ولی جرأت انجام آن را نداشتند با شجاعت و جسارت عملیاتی کرد و... اما متاسفانه در مواردی نیز دچار خطا شده و لغزید که کم توجهی اخیر به مسائل معیشتی مردم و یا حاشیهسازی به جای پرداختن به مسائل اصلی از جمله آنهاست. ولی در این میان نکته بسیار بااهمیت و عبرت انگیزی هست و آن اینکه، خطاهای دولت کنونی دقیقاً در آن نقاط است که به جای مشی اصولگرایانه به راه و روش دولتهای سازندگی و اصلاحات روی کرده است؛ نظیر پرداختن به حاشیهها به جای مسائل اصلی، استفاده از مشاورانی که برخی از آنها با کارگزاران دو دولت قبلی گره خوردهاند و...