تاریخ انتشارسه شنبه ۶ اسفند ۱۳۹۲ - ۰۸:۴۵
plusresetminus
حزب الله :مصاحبه خبرگزاری مهر با نائب رئیس شورای اسلامی شهر تهران و انتقاد وی از بودجه بسیار پائین سازمان فرهنگی ، هنری شهرداری تهران ، بهانه ای شد تا به آسیب شناسی و بیان الزامات این ساختار تاثیرگذار و مدیریتی فرهنگی در پایتخت در حد اگاهی بپردازم .
۰
کد مطلب : ۴۷۱۲۶
آسیب شناسی بودجه در مدیریت فرهنگی پایتخت

    بانگاهی به مسیر انقلاب اسلامی ایران از آغاز شکل گیری تا به امروز و نیم نگاهی به چشم اندازهای ترسیمی آن در اسناد بالادستی و همچنین بیانات بنیانگذار فقید انقلاب امام خمینی (ره) که می فرمایند : « ... اگر فرهنگ درست بشود یک مملکت اصلاح می شود » و همچنین تاکیدات فراوان و بی شمار مقام معظم رهبری در مسیر هدایت کشتی انقلاب به عنوان نمونه : « مسئله فرهنگی را باید مسئله اول کشور به حساب آورد . عامل فرهنگی ، تضمین کننده آینده است .» می توان اشاره داشت، به اهمیت این مولفه تاثیرگذار در شناخت نامه جامعه شناسی ایران اسلامی پی برده می شود .
در تبیین بیانات رهبری نظام می توان به درستی به اهمیت عنصر فرهنگ در جامعه توجه نمود ، چرا که فرهنگ روبنای تمامی تحولات اجتماعی می باشد و ضعف عامل فرهنگی همواره سبب سقوط و زوال تمدن ها بوده و معظم له در بیانات خود به صورت دقیق به اهمیت این واژه در قالب راهبردی موثر برای ضمانت بقای جامعه برای نسل های آینده تاکید نموده اند. در این راه به نظر مهمترین مطلب پیش روی، آسیب شناسی سازمان های فرهنگی – هنری می باشد که از اساس در کشور دچار مشکلات جدی است ، البته نگارنده براین باورم که طی سالهای اخیر شهرداری تهران با الگوی مدیریت جهادی توانسته است حتی بیش از وظیفه تصریح شده در قانون به فعالیت های فرهنگی – هنری و اجتماعی بپردازد ، ولیکن مخاطبین محترم این مثل را اگاهند که « یک دست صدا ندارد ... »

  در توصیف علل ناکارآمدی مدیریت بر سازمان های فرهنگی و هنری کشور دو بعد کلان در قالب خط مشی ها و  سیاست های کلی و همچنین خرد مورد توجه می باشد . در سطح کلان  می توان به فقدان استراتژی های فرهنگی ، فقر کادرهای تخصصی ، فقدان نگرش بلند مدت به پدیده های فرهنگی ( تصمیمات انفعالی و زود گذر) ، عدم درک صحیح از تحولات محیطی ، سیاست زدگی نهادهای فرهنگی ، عدم ارتباط ارگانیک نهادهای فرهنگی با نهادها علمی و نخبگان دینی ، فعالیت ها و اقدامات موازی دیگر بخش های غیر مسئول در حوزه فرهنگ ، فقدان الگوها و مدل های شایسته و مطلوب مدیریت فرهنگی ،عدم توجه به گسترش نهادهای مدنی فرهنگی و نبود درک صحیح از ظرفیتهای سازمان های مردم نهاد ، ساختار معیوب و ناکارآمد اداری در نهادهای فرهنگی اشاره کرد .

   در سطوح خرد نیز به ضعف آموزش کادرهای فرهنگی ، فقدان اهمیت راهبردهای بلند مدت ، میان مدت و کوتاه مدت ، وجود بوروکراسی اداری ناکارآمد ، عدم پویایی و تحول پذیری سیستمی ، عدم بهره مندی از ابزار تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات ، بی توجهی به شبکه های اجتماعی در دنیای مجازی ، تداخل وظایف سازمانی ، فقدان تولید و بازتولید فرهنگی ( انجماد فرهنگی ) ، تمایل به اهداف غیرذاتی ، انفعال یا تسلیم فرهنگی در قبال محصولات غیر بومی ،توجه بیش از اندازه به قالب های روزمره و مصرف گرا و بی توجهی به حوزه مهندسی ارزش ، تبیین می گردد . 

   البته همانطوریکه اشاره شد انچه در بالا آمد به صورت کلان در مجموعه بدنه فرهنگی کشور دیده می شود و البته شدت و ضعف آن کم و زیاد می شود ؛ در این مسیر آنچه که آقای طلایی یبان داشتند جای تامل و توجه ویژه ای را دارد ، چرا که ، همانند دردمندی به تشریح مسئله ای پرداختند که همه آن را می دانند اما کسی جرات بیانش را ندارد ؛ آنچه که ایشان گفتند در اصل توجه به آسیب شناسی صورت گرفته در حوزه فرهنگی و هنری است که بنده نیز در بالا فقط به ذکر سرفصل های هر یک اشاره نمودم ، علی ایحال امروز ، یک بار دیگر به موضوع ضرورت بازنگری در حوزه استراتژی های مدیریت فرهنگی با محوریت تامین مالی موثر تر و ارتقاء توانمندی های مادی این سازمان ها در کنار تقویت مولفه های مدیریت حرفه ای سازمان های فرهنگی – هنری و اجتماعی صحه گذاشته شده است . اینگونه تاکیدات و تصریحات در حوزه مدیریت شهری تهران از اهمیت صد چندانی برخوردار است ، چراکه شهر تهران ، مرکزیت کشور را داشته و همه نگاه ها به لحاظ سنتی به نحوه مدیریت در سطوح مختلف در این کلانشهر دوخته شده است و مدیریت شهری نیز به دور از این انتظارات نمی باشد . به نظر بنده شورای شهر چهارم و شهرداری تهران می بایست به سرعت در تخصیص و افزایش اعتبارات ، ایجاد و تقویت ظرفیت های مستتر در سازمان فرهنگی – هنری و به کارگیری کارشناسان متخصص و با انگیزه در اجرای فعالیت ها توام به خلاقیت و نوآوری و تقویت مبانی اصیل سبک زندگی اسلامی – ایرانی اقدام و ضمن  بازنگری در ساختار سازمان فرهنگی و هنری و معاونت فرهنگی و اجتماعی ، از هرگونه فعالیت موازی خودداری نماید . نکته پایانی این یادداشت نیز در این است که از نگاه اینجانب ، الگوی مدیریت جهادی زمانی کارآمدی خود را در حوزه فرهنگ همانند حوزه عمران و خدمات شهری در شهر تهران نشان می دهد که توسعه و پیشرفت با مولفه ای نظیر عدالت در حوزه فرهنگ نیز همراه شود و این همراهی میسر نخواهد شد مگر با همفکری و همدلی همه متولیان فرهنگی ، کارشناسان و سازمان های مردم نهاد در شهر تهران .

ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

آخرین عناوین