حزب الله :با پررنگتر شدن نقش حزبالله لبنان در عرصه سیاسی لبنان و منطقه، دشمنیها علیه این حزب نیز ابعاد جدیتری به خود گرفته است، اوج هجمه تبلیغاتی علیه این حزب را در مرحله بعد از پیروزی راهبردی القصیر میتوان به عینه دید.
۰
کد مطلب : ۲۳۷۳۹
به گزارش شبکه خبری تحلیلی حزب الله ،منشأ این بغض و دشمنی از حزب الله از آنجا ناشی میشود در شرایطی که غرب خود را در آستانه فتح دروازههای دمشق میدید، با ورود حزبالله لبنان به عرصه امنیتی این کشور ناگهان معادلات قدرت به نفع محور مقاومت تغییر کرد و تروریستهای وابسته به غرب با تمام عِده و عُدهای که از غرب، رژیم صهیونیستی و رژیمهای مزدور منطقهای دریافت میکردند، شکست سختی را در یکی از مهمترین گلوگاه های تغذیه تسلیحاتی و نفراتی خود دریافت کردند. این خصومتها گرچه در فراوانی رسانهای بنگاههای خبرپراکنی هوادار غرب و اظهارنظرهای برخی شخصیتهای وابسته لبنان رقم قابل توجهی به خود گرفته، اما در عمل دست بالای حزبالله و عمق تاثیرگذاری این حزب در معادلات داخلی و منطقهای را به رخ دشمنان کشیده و اندک تاثیری در عزم و اراده مقاومت در ادامه مسیر موفقیتآمیز خود ایجاد نکرده است. حزب الله لبنان در شرایطی تصمیم تاریخی و استراتژیک خود در ورود به درگیریها در شهر القصیر را گرفت که از عواقب و حملات رسانهای شدیدی که در پی این اقدام علیه آن آغاز میشد، خبر داشت. سران این حزب به یقین میدانستند که این هجمه شدید تبلیغاتی نه به علت اشتباه بودن مسیر اعتقادی آنها، بلکه از شدت ضربهای است که این تصمیم به منافع استعمارطلبان بینالمللی و مداخله جویان در فتنه سوریه وارد میکند. بنابراین تصمیم خود را با لحاظ کردن تمام این ابعاد اتخاذ کرده و اندک تاثیری از پیامدهای رسانهای این اقدام به خود نگرفتند. این شاخص را در سخنرانیهای اخیر سید حسن نصرالله بعد از پذیرش تلویحی مسئولیت عملیات میدانی در القصیر میتوان دید. شیخ نعیم قاسم معاون دبیرکل حزب الله نیز در گفتگو با روزنامه السفیر لبنان با اشاره به سیر حملات تبلیغاتی و رسانهای آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه مقاومت اسلامی گفت: همه هجمههای آمریکا و اسرائیل، باور ما را نسبت به توان و قدرت خود بالاتر میبرد و افزایش توان برای حزبالله یک وظیفه شرعی و دینی به شمار میرود. علاوه بر اظهارات خصمانه آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه حزبالله لبنان که همواره و بدون در نظر گرفتن شرایط زمانی خاص علیه این حزب وجود داشته است، حملات رسانهای اخیر را در دو بُعد میتوان بررسی کرد، این دو بعد شامل حملات رسانه های عربی منطقهای و اظهارات خصمانه برخی مقامات اروپایی است. کشورهای عربی در این راستا عموما به دنبال دو محور برآمده و سعی کردند با تهدید در مورد قرار دادن حزبالله لبنان در لیست ترور و همچنین اخراج شخصیتهای حامی حزبالله از کشورهای خود و مسدود کردن منافع حزب در این کشورها ضربهای هر چند اندک در انتقام شکست مفتضحانه خود در القصیر به این حزب بزنند. با این وجود سید حسن نصرالله با حکمت و درایت اثرات هر دو محور تبلیغاتی را خنثی کرد، وی در سخنرانی اخیر با لحنی که نشان از تحقیر کشورهای عربی دارد، گفت که نمیدانست کشورهای عربی نیز لیست ترور دارند، وی تاکید کرد که کشورهایی که هیچ تجربه دموکراتیک در برگزاری انتخابات آزاد و مردمی ندارند، نمی توانند دم از دموکراسی و اصلاحات بزنند. نصرالله همچنین ابراز داشت که این حزب هیچ منافع و هوادار خاصی در کشورهای عربی ندارد که این کشورها مدعی اخراج عناصر انسانی و مسدود کردن منافع مادی این حزب شدهاند. بخش دیگری از این هجمه رسانه ای بویژه از سوی جبهه متخاصم غرب از آن جهت است که دستاورد استراتژیک القصیر به عنوان اولین پیروزی حزبالله در نبردی تهاجمی به همان اندازه که صهیونیستها را در مرحله جدیدی از موضع دفاعی و انفعالی در برابر حزبالله قرار داد، به همان نسبت برخی طرفهای بینالمللی و اروپایی را به تجدیدنظر در مواضع خود در قبال این حزب واداشت، از جمله این طرفها بلغارستان بود که پیشتر با تسلیم شدن در برابر دیکتههای تلآویو واتحادیه اروپا سعی داشت انفجار تروریستی در بورگاس یکی از شهرهای خود را به حزبالله نسبت دهد، اما بعد از این پیروزی، منافع خود را در بهبود مناسباتش با حزبالله دید و از ادعاهای پیشین در این زمینه عقب نشست. از سوی دیگر در حالیکه برخی کشورهای نشاندار اروپایی در حمایت از دشمن صهیونیستی بر طبل قرار دادن حزبالله در لیست ترور اتحادیه اروپا میکوبند، مسئولان اتحادیه، این پروسه را سخت و تقریبا غیرممکن میدانند، مایکل مان سخنگوی کاترین اشتون هماهنگ کننده سیاست خارجی اتحادیه اروپا در همین راستا بعد از سفر دورهای اشتون به منطقه که شامل لبنان هم شد، با اشاره به مشکلات پیش روی تصویب ادعای تروریست بودن حزبالله لبنان در این اتحادیه گفت که قرار دادن حزبالله در لیست ترور اتحادیه نیازمند اجماع همه اعضای اتحادیه است. این البته همه دستاوردهای حزبالله لبنان در نبرد القصیر نبود، در عرصه داخلی لبنان نیز که پیشتر جریانهای غربگرا به دنبال حذف کامل حزبالله از دولت لبنان بودند و مذاکرات برای تشکیل دولت را با این قصد به تعویق می انداختند، با این پیروزی به دنبال تسریع در تشکیل دولت حتی با مشارکت حزب الله برآمدند، چرا که پیروزی های بیشتر در معادلات نظامی سوریه را باعث انزوای هر چه بیشتر خود در میز مذاکرات برای تشکیل دولت و تصویب قانون انتخاباتی لبنان می دانستند. قبل از پیروزی القصیر جریانهای غربگرای لبنانی و آمریکا هر گونه مشارکت حزبالله در دولت لبنان را حتی با وجود احتمال ایجاد خلأ قدرت در کشور رد میکردند، اما با تحقق این پیروزی، جریانهای مذکور به دنبال تسریع در تشکیل دولت حتی با وجود معادلههای کنونی برآمدند. روزنامه الجمهوریه در این راستا از تشدید فشارهای آمریکا برای عدم تمدید فعالیتهای پارلمان و رأی دادن به اعتراضات مطرح شده علیه این قانون در شورای قانون اساسی خبر داده و نوشت که آمریکا به صورت قوی وارد این خط شده و مورا کونیلی سفیر این کشور در دیدارخود با فواد سنیوره رئیس جریان المستقبل و برخی دیگر از گروههای جریان ۱۴ مارس بر برگزاری هر چه سریعتر انتخابات تحت هر هزینهای تاکید کرده است، چرا که روند تحولات سوریه تغییر کرده است و تعیین سرنوشت اوضاع این کشور به نفع دولت بشار اسد رقم خورده و این قطعا در روند تحولات سیاسی لبنان تاثیر خواهد داشت. بنابراین مقامات کاخ سفید اعتقاد دارند تا قبل از نهایی شدن اوضاع سوریه انتخابات باید در لبنان انجام شود. آمریکاییها همچنین فشارهای زیادی را برای تسریع در تشکیل دولت آغاز کردهاند، منابع سیاسی مطلع اعلام کردند که تماسهای گستردهای از سوی مقامات واشنگتن در راستای تشکیل دولت لبنان در روزهای کوتاه آینده نهایتا تا ۱۰ روز دیگر برقرار شده است. از این روست که مقامات حزبالله و سایر جریانهای محور مقاومت در منطقه و حتی جریانهای متخاصم میدانند که انتقادات گسترده و تهدیدات فراگیر علیه این حزب نشاندهنده انزوای حزبالله نیست، بلکه گلوگاهی برای عبور از مرحله کنونی به سمت معادلات تازهای است که کفه توازن قدرت در منطقه به سمت محور مقاومت سنگینی میکند و با سرکوب توطئه جهانی علیه سوریه و لبنان، سنگرهای دیگر در رژیمهای عربی یکی پس از دیگری به نفع این محور فتح خواهد شد.