وقتی یک تغییر بزرگ اجتماعی در کشوری رخ میدهد، دیگر خیلی طبیعی مینماید که برای مدتی، برنامههای هیجانی در دستور کار قرار گیرد، چهرههای جدید و ناشناخته زمام امور را در دست گیرند. اما وقتی چند دهه از این رخداد تغییری بزرگ میگذرد، دیگر طبیعی مینماید که برنامهها و استراتژیهای باپشتوانه فکری و تجربی جایگزین شوند، علاوه بر اصل جستوجوی منفعت در وحدت عمومی و استفاده از سرمایههای ملی، به پیشکسوتان حوزههای مختلف جامعه نیز بهعنوان سرمایههای آن نگریسته شود.