حماسه در افق رسانه | حزب الله نیوز

به گزارش شبکه خبری تحلیلی حزب الله ،متن کامل این یادداشت به شرح ذیل است:
انتخابات، مظهر حماسه سياسي و خلق چنين حماسه اي در گرو مشاركت گسترده و توام با آگاهي و بصيرت مردم است. نتيجه انتخابات هر چه باشد، توسط مردم رقم مي خورد و هر قدر مردم با تامل و ژرف انديشي بيشتري دست به انتخاب بزنند؛ نتيجه مطلوبتري براي آينده كشور حاصل مي شود. از اين رو يكي از مهمترين وظايف رسانه ها در انتخابات، كمك به رشد آگاهي هاي سياسي براي انتخابي توام با بصيرت و دور انديشي است. در عين حال انتخابات براي رسانه نيز فرصتي تاريخي پديد مي آورد؛ چرا كه در آستانه هر انتخابات، اخبار و تحليل ها براي افكار عمومي، اهميتي مضاعف مي يابد و " دانستن" و "آگاهي يافتن" نقش عيني و ملموس خود را در ترسيم آينده سياسي و اقتصادي كشور آشكار مي كند.برهمين اساس رسانه ها در اين ايام فرصت مي يابند تا از فضاي انتخابات براي توليد "آگاهي اجتماعي" بهره گيرند و قدرت درك و تحليل مردم را نسبت به فرايندهاي سياسي،اجتماعي و اقتصادي ارتقا بخشند.
انتخابات براي همه و به وي‍ژه رسانه ها نعمتي است كه به شكرانه برخورداري ازآن پيش و بيش از هر چيز، مي بايست از اصل اين جلوه الهام بخش انقلاب اسلامي و مظهر مردمسالاري ديني صيانت كنند. بديهي است انتخابات به همان نسبت كه بخش عمده اي از بار معنايي "جمهوريت" و "اسلاميت" نظام سياسي ما را در خود نهفته است؛ آماج توطئه هاي دشمنان نظام نيز قرار دارد. محوراين توطئه ها آن است كه انتخابات به عنوان اصل تضمين كننده امنيت و منافع ملي به ضد خود تبديل شده و از حواشي آن براي لطمه به اين دو استفاده شود. ترديد نيست كه بخشي از اين توطئه ها ممكن است با سوء استفاده از رسانه ها روي دهد و نفي اين امكان در گرو مصونيت بخشي به جامعه رسانه اي است. نبايد از نظر دور داشت كه انتخابات ورقابتهاي سياسي پيرامون آن، داراي آثار كلان و فراگير بين المللي، سياسي و اجتماعي است. بنابراين از رسانه ها انتظارمي رود تا زاويه ديد و تراز مواجهه آنها با انتخابات، ترازي از جايگاه نظارت و روشنگري و زاويه ديدي كلان نگر باشد. بر همين اساس، يكي از راهبردهاي مطلوب رسانه در چنين فرايندي، جامع نگري به جاي توجه افراطي به حاشيه هاي رقابت و "برنامه محوري" به عنوان مطالبه اي جدي ازكانديداها به جاي "شخص محوري" و قيل و قال زدگي است. البته دور از انتظار نيست كه در اظهارات برخي نامزدهاي انتخاباتي و هوا داران آن ها، مطالبي در نقد شرايط موجود مطرح شود؛ اما شرط انعكاس اين گونه نظرات، اجتناب از سياه نمايي و برجسته سازي كاستي ها و چالش هاي كشور است؛ زيرا آنچه به تضعيف عناصردرون نظام و تضعيف جبهه خودي بينجامد؛ جز در چارچوب "تخريب" منافع ملي قابل ارزيابي نخواهد بود.براي مثال،اگر نقد حوزه اقتصاد به احساس نا امني و بحران معيشتي در مردم دامن زند و يا نقد حوزه سياست خارجي به تضعيف خط مقاومت در برابر جبهه استكبار منجر شود؛ نمي توان آن را به كاركرد نظارتي رسانه نسبت دادو بر تضييع حق امنيت و خدشه بر حيثيت ملي مخاطبان به عنوان ملتي برخوردار از عزت و اقتدار چشم فرو بست. نقد يك جريان سياسي يا تفكر اقتصادي نيز اگر با سازمان علمي، روش استدلالي و رويكرد تفاهم آميز و اقناعي صورت گيرد، موضوعات و مباحث جذاب و متنوعي را در بر خواهد داشت؛ چنان كه از دل هر نقد، نقدي ديگر زاده خواهد شد و سلسله نقد ها خود به گفتماني ايجابي در هيات راه حل و راهكار بدل خواهد گرديد. پس در جايي كه نقد علمي و منصفانه، انبوهي از موضوعات قابل بحث و مجموعه اي از جاذبه هاي رسانه اي را در خود نهفته است؛ چه نيازي به رفتارهاي هيجاني و رويكرد هاي تخريبي و غير منطقي وجود خواهد داشت؟
البته اين انتظار كه رسانه ها از تخريب نامزدهاي انتخاباتي بپرهيزند و قانون مطبوعات، قانون انتخابات و مصوبات شوراي عالي امنيت ملي را مراعات كنند، انتظاري حداقلي است و انتظار اصلي و عميق تر آن است كه بكوشند اخلاق سياسي در بين نخبگان و توده مردم نهادينه شود. نخبگان سياسي مي بايست پيام بي اقبالي و بي اعتنايي رسانه ها به بد اخلاقي هاي انتخاباتي را در يافته و احساس كنند كه ناهنجاريهاي سياسي در فضاي رسانه به مانع برخورد كرده و بايكوت مي شود؛ نه آن كه هر كس بيشتر مرزهاي اخلاق را در نورديد، بيشتر به صفحه نخست رسانه ها راه يابد. انتظاري به جاست كه رسانه ها نه فقط بد اخلاقان انتخاباتي را تشويق نكرده و از آنها قهرمان نيافرينند؛ بلكه در قبال هرگونه خدشه بر سيماي عقلاني انتخابات ، سياست بي اعتنايي، منزوي سازي و بايكوت را در پيش گيرند.
همچنين قاعده اي آزموده است كه تخريب و تخطئه نامزدها، گروهها و جناح هاي سياسي، رسانه را از نظارت آگاهانه و منصفانه بر رويدادهاي انتخابات و تحليل دقيق و باور پذير آنها باز مي دارد و آزاد انديشي و استقلالي را كه كمال مطلوب اطلاع رساني است، به محاق مي برد.
راست است كه آزادي رسانه، اصلي محترم و از دستاوردهاي افتخارآميز انقلاب اسلامي است؛ اما وقتي اين آزادي به بوته جانبداري از اين يا آن نامزد سپرده شود؛ در حلقه تنگ بزرگنمايي، كوچك نمايي، اغراق و تحريف گرفتار مي آيد و اطلاعات و اخباري را كه امانت مردم در نزد اهل رسانه است؛ از آنها دريغ مي دارد. با اين همه قانون براي رسانه هايي كه از اموال عمومي استفاده نمي كنند؛ حق حمايت و هواداري از نامزدهاي انتخابات را قائل شده و ما نيز به تبعيت از آن، تنها پيشنهاد مي كنيم كه حتي اگر رسانه اي ارگان گروه يا جناح سياسي خاصي مي شود؛ درجه اي از استقلال و آزاد انديشي را كه متضمن هويت حرفه اي اوست، حفظ كند. حفظ چنين استقلال و آزاد منشي نيز جزء در سايه قانونمندي و تقوای رسانه ای حاصل نمی شود. یکی از لوازم قانونمندی، بي اعتنايي و بي مهري به رفتار يا گفتار فرا قانوني اشخاص و گروهها در جريان انتخابات است.
لازمه ديگر، احترام به نهادهاي قانوني به ويژه نهادهاي نظارتي و مجري انتخابات است؛ چه، قانون اساسي، وظايف و اختيارات هريك از اين دستگاهها را مشخص كرده واز اين رو شبهه در تصميمات يا اقدامات هر يك به منزله خدشه بر اصل انتخابات و خطايي جبران ناپذير به شمار مي رود.
اگرتقوا به معناي خويشتنداري است، تجلي تقوا در رسانه نيز آن است كه بتوان در مقابل شايعات، گمانه ها و اخبار فاقد منبع، صبر و خويشتنداري كرد و با همه جذابيت سياسي اين گونه موارد، تا قبل از اطمينان از صحت، به انتشار آنها نينديشد.
باري، قواعد حرفه اي ايجاب مي كند كه در نقل اخبار به منابع موثق و شناخته شده استناد شده و رسانه به عرصه شايعه پراكني و تخريب تبديل نشود تاهزينه افزايش تكذيبيه ها و اعتمادزدايي از مخاطب را نيز به ناگریز نپردازد.
قانونمندي و تقوا در عين حال موجب مي شود كه رسانه از انتخابات به عنوان فرصت اعتمادسازي و مخاطب يابي بهره گيرد و با رفتار اخلاقي و حرفه اي، انتخابات را به بازي برد - برد براي خود تبديل كند؛ به طوري كه با انتخاب هر يك از نامزد ها، عزت، استقلال و هويت حرفه اي آن محفوظ بماند.

«محمدجعفر محمدزاده، معاون امور مطبوعاتی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی»