امروزه به نظر میرسد سیاستزدگی آفت بزرگ جامعه ایران است.پدیدهای که همه مسائل را از دریچه سیاست میبیند و تحلیل میکند.این آفت از زمانیکه وارد مسائل روزمره زندگی افراد عادی نیز میشود بیشتر رخ مینماید چراکه مردم به دور ازفرمولهای سیاسی و بدون آگاهی، به همه مسائل با نگاه بدبینانه و جانبدارانه مینگرند.جالب آنجاست که براساس همین نگاه و این فضا اقدام به تصمیمگیریهای مهم هم میکنند.داستان از آن هنگام تراژیک میشود که مسئولین هم به دوراز نگاه کارشناسی به امور و بدون آسیبشناسی موضوعات اقدام به اظهارنظرهایی غیرلازم و غیرکارشناسی میکنند و به پدیده سیاستزدگی دامن میزنند. در این فضا انتقاد به مسئولین یک حرکت سیاسی محسوب میشود و عملا آنچه باید شنیده شود، شنیده نمیشود. این موضوع باعث دور شدن از واقع بینی و مسیر درست حل مسائل میشود.در دراز مدت شاهد ازهمگسیختگی سیاسی و بیعملی مسئولین در قبال اتفاقات به وجود آمده هستیم و نهایتا این پدیده، اختلافات مسئولین را با هم به وجود میآورد. شاید درمان این حالت عارض شده،کمی طولانی مدت باشد چرا که در به وجود آمدنش بسیاری مسائل در زمانی طولانی دخیل بودهاند.این اصلاح و درمان باید از بالا صورت گیرد یعنی باید مسئولین و مدیران با عملکرد خود ذهن را به این سو ببرند که برای انجام اعمال درست به شور و مشورت مینشینند،پای تصمیمات خود میایستند،عواقب اشتباه خود را قبول میکنند و در رسیدن به هدف، تلاش میکنند و تمام این اعمال نیازی به حاشیهسازی و جوسازی ندارد. اینگونه بیواسطه خود را به قضاوت مردم سپردن این نکته را به مردم یادآوری میکندکه،پس ما هم باید از حاشیهسازی و اظهارات بیپایه دوری کنیم.روش دیگر البته اطلاعرسانی و آگاهی بخشی است.بسیاری از دردهای ما ناشی از ناآگاهی است. از سوی دیگر باید ایجاد فضایی روشن و شفاف را در دستور کار خود قرار دهیم یعنی مسئولین خود را موظف به ارائه آمار و ارقام صحیح، قابل ارجاع و منطبق بر واقعیات بدانند و مردم نیز بهدنبال آن باشند.رسانه ملی هم میتواند در شکستن فضای سیاستزده کمک رسان باشد. در به وجود آمدن سیاستزدگی این نکته به ذهن میرسد که موقعیتسنجی و زمان سنجی بسیار مهم است.بهطور مثال وقتی یک موضوع در کشور حساسیت بر انگیز است،مدیران نباید هرگونه کلامی را بیان کنند.گاهی مشاهده شده است که بعضی تصمیمگیریها از سوی دستگاههای مختلف غیر از ضرر اثر دیگری بهدنبال نداشته است و این نشانگر فقدان مدیریت و قدرت تصمیمگیری است. نکته دیگر این است که سیاستزدگی به نوعی ما را وارد دایره بیاخلاقیهای سیاسی میکند. به نظر میرسد در رقابتهای سیاسی اصول شناخته شدهای وجود ندارد یا اگر وجود دارد تعهد به آن اصول بسیار ضعیف است، چراکه مخالفین سیاسی در جامعه برای ابراز مخالفت خود از هر ابزاری استفاده میکنند. این رفتارها نشان از آن دارد که ما لازم است روی فرهنگ خود بیش از این کار کنیم.
محمد علی پورمختار -رییس کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی -