تاریخ انتشاريکشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۱ - ۱۴:۱۴
plusresetminus
ما در دهه چهارم جشنواره تئاتر فجر به سر مي‌بريم؛ انتظارات در دهه چهارم از هر دهه ديگري بيشتر است. تجربيات بنده در كسوت دبير جشنواره فجر و اواخر دهه سوم، چنين استنباطي را تفهيم كرده است، بنابراين توقع از جشنواره تئاتر فجر در هر دوره‌، با هر دبيري و هر دولتي با اضافه شدن عدد آن رفته‌رفته بيشتر مي‌شود.
۰
کد مطلب : ۱۶۶۰۵
توصيه‌هايي به دبير آينده جشنواره تئاتر فجر
ما در دهه چهارم جشنواره تئاتر فجر به سر مي‌بريم؛ انتظارات در دهه چهارم از هر دهه ديگري بيشتر است. تجربيات بنده در كسوت دبير جشنواره فجر و اواخر دهه سوم، چنين استنباطي را تفهيم كرده است، بنابراين توقع از جشنواره تئاتر فجر در هر دوره‌، با هر دبيري و هر دولتي با اضافه شدن عدد آن رفته‌رفته بيشتر مي‌شود. شايد اين نكات جنبه يادآوري براي دبير آينده دارد؛ بخشي از اين نكات همواره و هميشه تكرار مي‌شود، البته بعضي از اين نكات را مي‌توان تعديل يا اصلاح كرد.

مبحث اول به قواعد و معيارهاي انتخاب آثار براي بخش‌هاي مختلف جشنواره برمي‌گردد. بخش مسابقه ايران، بخش مسابقه بين‌الملل و غيره در اين زمينه مثال‌زدني است. اينجا پرسشي مطرح است آيا نمايش‌هايي كه در اوج اجرا و پختگي قرار دارند، قابل مقايسه با آثار تازه توليد هستند؟

من به عنوان داور دوره سي‌ويكم به يك نتيجه رسيدم؛ اينكه نمي‌توان اين دو طيف آثار را در يك رده قرار داد و به ارزيابي آن پرداخت، نمي‌توان درباره اين دو دسته داوري و قضاوت منصفانه‌اي داشت؛ اگر قضاوتي هم انجام مي‌شود، از سر ناچاري است. قاعدتاً همين مسأله بايد يكي از نكات مورد تامل دبير آينده باشد، درواقع چنين شرايطي جاي اصلاح دارد. نكته ديگر با تئاتر شهرستان‌هاي كشور مرتبط است.

آيا تئاتر شهرستان‌ها با تمام كمبودها، كاستي‌هاي امكانات و شرايط دشوار توليد با آثار توليدي تهران قابل مقايسه است؟ جواب به اين پرسش هم با نتيجه‌گيري متفاوتي همراه است؛ اگرچه تئاتر تهران هم با كمبود امكانات روبه‌روست، اما مقايسه تئاتر شهرستان‌ها و پايتخت امكانپذير نيست.

برآيند بخش استاني و منطقه‌اي براي حضور در فجر، صرفاً در يك بخش قابل ارزيابي و داوري است و مقايسه آن با بخش‌هاي ديگر علمي نيست.

نكته ديگري كه جاي اشاره دارد به تماشاگران برمي‌گردد. نمونه‌اش صدور كارت‌هاي مهمان است كه گاه مانع حضور مخاطباني در سالن مي‌شود كه براي ديدن نمايش بليت تهيه كرده‌اند. موارد مشابهي از اين مشكل در طول ادوار جشنواره امكان دارد رخ دهد؛ چنانكه من در دوره سي‌ام به خاطر همين مشكل از تماشاگران عذرخواهي كردم. كارت مهمان تنها در مواردي كاربردي مي‌شود كه يك اجرا يا سانس مشخص براي مهمانان باشد، زيرا تماشاگري كه بليت خريده است، بايد با احترام به سالن بيايد و با احترام و آرامش به ديدن نمايش مورد نظر خود بپردازد؛ در غير اين صورت حرمت تماشاگر زير سوال مي‌رود.

اما در بحث داوري آثار مورد ديگري هم جاي اشاره دارد؛ به عنوان مثال ظرفيتي هست كه در آن دوره خاص قابل درك است. مثلاً در جشنواره امسال، ظرفيت بازيگري چنين نمودي داشت. تعداد بازيگران چهره بالا و بازي‌ها قابل شهود بود، بنابراين در چنين شرايطي نيز داوري به‌شدت دشوار است.

ما در ابتدا به اين نتيجه رسيديم كه تعداد كانديداها را افزايش دهيم اما براي بررسي اين بخش هم مي‌توان به مبحث بخش‌بندي‌ها در ابتداي اين نوشتار برگشت، زيرا بررسي بازيگري در نمايش‌هايي كه فرايند تمرين و توليد را طي كرده‌اند، با نمايش‌هاي «تازه توليد» با قضاوتي منصفانه توأم نيست.

اما شايد مهمترين بحثي كه در رابطه با برگزاري جشنواره فجر تئاتر جاي بازخواني و بررسي دارد، مقوله بودجه است. بودجه جشنواره تئاتر فجر محقر و بسيار كم است. محدوديت اين بودجه زماني به وضوح آشكار مي‌شود كه بحث مقايسه آن با بودجه جشنواره فيلم مطرح مي‌شود. به راستي تئاتري‌ها با اين شرايط محدود چه گناهي دارند كه نه‌تنها ملزم به حضور در صحنه هستند بلكه حتي ژانر سينما را هم ساپورت مي‌كنند. محدوديت بودجه تئاتر، البته ناشي از ضعف در عملكرد سه گروه از بدنه تئاتر كشور است؛ سه گروهي كه هسته اصلي جشنواره فجر را همواره شكل داده‌اند: دبيران، مسئولان و هنرمندان! شايد هيچگاه حركت هماهنگ و منضبطي در قالب مطالبات هنري از جانب سه دسته ياد شده براي ارتقاي بودجه تئاتر كشور صورت نگرفته است؛ موردي كه طبق «سند توسعه تئاتر» راهكارهايي براي دريافت اين مطالبات دارد. 
رحمت امینی

منبع : سایت صحنه
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

آخرین عناوین