تاریخ انتشارسه شنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۱ - ۲۰:۱۸
plusresetminus
کدام دسته از مخاطبان، اتمسفر سالن‌های نمایشی را تحت الشعاع علاقه‌ی خود قرار می‌دهند؟ آیا تماشاگرانی که برای دیدن یک نمایش هزینه گزافی را پرداخت می‌کنند، آسان‌تر با نمایش ارتباط برقرار می‌کنند و راحت‌تر می‌شود آن‌ها را خنداند؟ آیا مخاطبانی که در صندلی‌های کهنه سالن‌های ارزان قیمت به تماشای تئاتر می‌نشینند، تماشاگرانی فهمیده‌تر و روشنفکرتر هستند که به زحمت می‌شود لبخندی بر چهره‌شان آورد؟
۰
کد مطلب : ۱۳۵۴۹
اتمسفر تئاتر در حضور کدام دسته از تماشاگران گرم می‌شود؟
کدام دسته از مخاطبان، اتمسفر سالن‌های نمایشی را تحت الشعاع علاقه‌ی خود قرار می‌دهند؟ آیا تماشاگرانی که برای دیدن یک نمایش هزینه گزافی را پرداخت می‌کنند، آسان‌تر با نمایش ارتباط برقرار می‌کنند و راحت‌تر می‌شود آن‌ها را خنداند؟ آیا مخاطبانی که در صندلی‌های کهنه سالن‌های ارزان قیمت به تماشای تئاتر می‌نشینند، تماشاگرانی فهمیده‌تر و روشنفکرتر هستند که به زحمت می‌شود لبخندی بر چهره‌شان آورد؟ یا بر عکس؟ هرچه پول بیشتری برای تماشای یک نمایش پرداخت شود به همان میزان هم توقعات در سرگرم شدن و لذت تماشای تئاتر سیر صعودی خواهد گرفت؟ مارک لاوسون؛ منتقد تئاتر نشریه گاردین؛ در نوشتاری کوتاه به پاسخ این پرسش‌ها پرداخته است.

سرفه‌کردن، ارسال و دریافت پیامک، پچ‌پچ کردن و در گوشی حرف‌زدن‌های تماشاگران، همگی عواملی هستند که بر اتمسفر اجرای یک نمایش تاثیر می‌گذارد. اما آیا میزان پولی که تماشاگر برای دیدن نمایش هزینه کرده است هم بر اتمسفر اجرا اثرگذار است؟ در گپ کوتاهی که با پولی استنهام؛ نمایش‌نامه‌نویس؛ داشتم، وی نظرم را نسبت به این موضوع جلب کرد. استنهام در حین اجرای اثرش در رویال کورت لندن؛ که سالنی پُرزرق و برق به شمار می‌رود؛ متوجه نکته‌ای شده بود. در اجراهای واپسین نمایش، گرما و هیجان کمتری از سوی تماشاگران حاضر در سالن، نسبت به روزهای آغازین اجرا دیده می‌شد. علاوه بر آن از تعداد تماشاگران نیز کاسته شده بود. استنهام گفت: تماشاگران کمتر می‌شدند و کمتر هم می‌خندیدند! او با درمیان گذاشتن این حقیقت با گروه بازیگران به راه حل جالبی رسید. آن‌ها برای یک شب، قیمت بلیط نمایش را تا ده پوند برای هر نفر کاهش دادند و نتیجه دلخواه‌شان حاصل شد. وی می‌گوید: تجربه به ما ثابت کرده که آن دسته از تئاتر‌روها که اغلب از استطاعت مالی بالایی برخوردار نیستند، افرادی چالش‌پذیرتر و فهمیده‌تر هستند تا گروهی که از پس پرداخت هزینه‌ی بالای بلیط، برمی‌آیند اما به سختی می‌شود تحت تأثیرشان قرار داد.

اتفاقی که در جریان اجرای نمایش استنهام رخ داد، همان تئوری تخفیف بلیط است که سال‌هاست کمپانی‌های بزرگ تئاتر آن را در فصل‌هایی از زمان اجرای نمایش‌ها پیاده می‌کنند. هدف این کمپانی‌ها جلب نظر گروه تازه‌ای از مخاطبان و در نتیجه افزایش تماشاگر و و در پی آن، افزایش فروش است. در نتیجه‌ی این سیاست اقتصادی، می‌توان حضور دانشجویان و نیز افراد کم‌درآمدی که از فهم هنر تئاتر برخوردارند اما توان پرداخت هزینه برای نشستن بر صندلی سالنی مانند رویال کورت لندن را ندارند در اجراهای نمایش‌ها، شاهد بود.

تجربه‌ی استنهام چراغ دیگری را نیز در ذهنم روشن کرد. آیا رابطه‌ای بین "قیمت بلیط" و "احترام" وجود دارد؟ کافیست به بخش فرست‌کلاس در خطوط هواپیمایی بین لندن و برادوی فکر کنید. (البته با این تفاوت که در سالن‌های تئاتر وقتی هزینه بلیط کاهش می‌یابد، در کیفیت صندلی‌ها و امکانات سالن تغییری ایجاد نمی‌شود.)

در برادوی در روزهایی از هفته (جمعه/ شنبه/ یکشنبه) که زمان تفریح اکثریت مردم است؛ تئاترها به نفع ثروتمندان به صحنه می‌روند. این، احساس ناخوشایندی را در من بیدار می‌کند و آن رابطه‌ی بین هزینه و اختیار است. اتمسفری که از حضور افراد متکبر و عصبی که بر صندلی‌های گران به تماشای تئاتر می‌نشینند را می‌شود در تمام سالن‌های پُرهزینه برادوی و نیز لندن تنفس کرد. این دسته از تماشاگران تنها به دیدن نمایش در یک مکان خوب و زمان خوب می‌آیند و آن‌چه به عنوان اثر هنری بر صحنه است در درجه‌ی اول اهمیت قرار ندارد.

تئاتر، هنری زنده است و رابطه‌ی مستقیمی با حضور و انرژی تماشاگر دارد. واکنش‌های مختلف از سوی تماشاگران مختلف بر اجرای تئاتر تاثیرگذار است. در اجرایی از نمایش هدا گابلر در لندن که اتفاقا با حضور همین دست تماشاگران متمکن اجرا شد، شاهد پرتاب توپ سرد احساسات از سوی مخاطبان برای گروه بازیگری بودم! هیچ واکنشی در سالن دیده نمی‌شد. نه خنده‌ای و نه آهی از سر افسوس!

دسته دیگری از مخاطبان نمایش، تماشاگران تئاترهای منطقه‌ای هستند. منظور از تئاتر منطقه‌ای اجراهایی است که به صورت رایگان برای مخاطبان در مدارس، مراکز دولتی، جشن‌ها و میادین شهر اجرا می‌شود. ترویر گریفیث؛ کمدین؛ از تجربه‌ی اجرای نمایشش در سال ۱۹۷۵ در نوتردام گفت. او اثرش را برای جمعی از پرستاران به صحنه برد. گریفیث برایم تعریف کرد: دیدن چهره‌های خندان پرستاران در حالی که در اونیفرم‌های سفیدشان به داستان از ته دل می‌خندیدند انرژی‌ای را به گروه بخشید که هنوز هم بعد از گذشت سال‌ها، یادوری‌اش بر لبانم لبخند می‌آورد.

در بین هنرمندان، شب افتتاحیه نمایش، پُرشورترین شب اجرا شناخته می‌شود. در این شب، که نمایش به صورت رایگان اجرا می‌شود، دو گروه تماشاگر در سالن حضور دارد. نخست گروه منتقدین که اغلب مصمم هستند که به هیچ چیز نمایش نخندند و دوم گروه دوستان و بستگان گروه اجرایی که عزمشان را جزم می‌کنند تا به همه چیز نمایش بخندند.

در نتیجه این که اگر در بعضی از شب‌های اجرا، نمایش، نچسب به نظر می‌رسد، ممکن است ایراد از گروه نمایشی نباشد. ممکن است در آن شب، تماشاگران متفاخری در سالن حاضر باشند که هنر نمایش در الویت اول برایشان قرار ندارد. و بالعکس اگر در شبی از اجرا، نمایش به شدت مورد استقبال تماشاگران قرار گرفت، ممکن است انرژی متصاعد شده از سوی بازیگران نباشد، بلکه گرمای اجرا از برکت وجود تماشاگرانی باشد که دوست دارند در هر صورت از تماشای یک نمایش، لذت وافر ببرند.

منبع : صحنه
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

آخرین عناوین