تاریخ انتشارسه شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۱ - ۱۵:۲۰
plusresetminus
حزب الله نیوز: چندی پیش مرتضی طلایی ، عضو شورای اسلامی شهر تهران و در جایگاه رئیس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی و زیست شهری پایتخت ، در خصوص وقوع پدیده زندگی های غیر رسمی و ثبت نشده در تهران مصاحبه ای را با خبرگزاری ایلنا انجام داد که به سرعت و در سطح وسیعی در سراسر جهان انعکاس پیدا کرد. طیف رسانه های محافظه کار و تندرو داخلی مصاحبه سردار را اقدامی برای تخریب باورهای دینی در کشور با هدف سیاه نمایی و یک کار سیاسی و انتخاباتی تعبیر کردند و حتی در برخی رسانه های ضد انقلاب غربی همانند BBC فارسی در برنامه « نوبت شما » سعی کردند که این پدیده اجتماعی را از نگاه مخاطبین خود به بحث بگذارند و برخی دیگر نیز این اقدام را ، حرکتی مناسب با رویکرد پیشگیرانه تعبیر کردند. یادداشت زیر فارغ از تمامی این مسایل حاشیه ای قصد دارد ، ضمن تائید اقدام این عضو شورای شهر به بررسی ضرورت بیان صادقانه ، صریح و عالمانه پدیده های اجتماعی قبل از تبدیل به آنومی اجتماعی و تغییرات منفی در سبک زندگی بپردازد.
۰
کد مطلب : ۱۲۱۲۳
مدیریت پدیده های اجتماعی ، راهبردی برای تغییرات

اساسا در تمامی جوامع بشری امروزی ، انقلاب اطلاعاتی – ارتباطاتی ، ناشی از وقوع انقلاب صنعتی منجر به بروز تغییرات غیر قابل انکاری در سبک زندگی شهروندان شده است ، که گاه این تغییرات با باورها و ارزشها و به بیان منصفانه تر فرهنگ آن جوامع همخوانی دارد و گاه نیز برعکس بوده و واکنش هایی را به همراه می آورد . در این راه جوامعی از این دوران با موفقیت گذار می کنند که با درک صحیحی از شرایط اجتماعی خود ، اقدام به مدیریت تحولات و تغییرات نموده و به سلامت از آن عبور کنند. . پس اساسا بیان اینگونه تحولات ، ضرورتی جدی در حوزه مطالعات فرهنگی – اجتماعی محسوب می شود. عدم کالبد شکافی و طرح مساله ، اقدامی است خطر آفرین، چراکه صرفا پاک کردن صورت مساله بوده و اصل پدیده در حال رشد به سمت انحراف اجتماعی و بی نظمی ، همانند ویروسی در حال گسترش ، باقی می ماند. از این رهگذر می شود به مجموع سیاست های نادرست اعمالی در کشور بالاخص در حوزه ایدز اشاره داشت که حتی برای اطلاع رسانی روز جهانی مبارزه با ایدز ، محدودیت هایی اعمال می شد که مبادا در این راستی «سلامت روانی شهروندان !»به مخاطره بیافتد. در حالیکه برخی از پدیده های اجتماعی می بایست بیان شود تا اتفاقا نگرانی جامعه را برانگیخته و آنان را وادار به واکنش نموده و اقدامات پیشگیرانه ، نتیجه مطلوب تری را به ارمغان بیاورند. در حوزه ایدر نیز آنقدر کتمان و پنهان کاری صورت گرفت تا نهایتا به آمارهای رسمی و غیر رسمی در مرز هشدار رسیده و مجبور به هزینه های قابل توجهی در این راستی شویم و حالا سلامت روانی شهروندان را در خطر بیاندازیم.
در دیگر مسایل اجتماعی نیز رفتارهای مشابهی را دنبال کردیم ، آنقدر بیان نشده که به مرز بحران رسید؛ آقای طلایی در موضع گیری دیگری بیان کرده بودند که متاسفانه ۳۰% از ازدواج های کشور در همان سال اول منجر به طلاق می شود . صحبت ایشان به نوعی تذکری جدی از وقوع سونامی طلاق در جامعه بود، طلاقی که جدایی از ضرورتهای انسانی و اجتماعی اش ، در صورت بروز بی قاعده در جامعه منجر به آسیب های اجتماعی و حتی انحرافات می شود و می تواند فضای اجتماعی کشور را به سوی تغییرات عجیب و ناهنجاری در حوزه سبک زندگی سوق دهد؛ اما در نهایت به قول تولستوی « باید از گفتنی هایی گفت که همه آن را می دانند ولی کسی جرات ابراز ندارد. »و شاید مرتضی طلایی از بهترین بیان کنندگان دردهای اجتماعی و فرهنگی جامعه امروز ایرانی باشد. او را اتفاقا باید شجاع ، دلسوز و مثل همیشه با اخلاق دانست و نه سیاه نما و انتخاباتی و ... در یک تعبیر بهتر وقتی یک هواپیمای مسافربری سقوط می کند در کشورمان چه ستادها و موضع گیری هایی که رخ نمی دهد اما وقتی صحبت از سقوط اخلاق و وقوع ناهنجارهای اجتماعی می شود یا اصلا مهم نیست و یا آماج انتقادات بر بیان کننده سرازیر می شود.
اما در یک نگاه کلی تمامی اتفاقاتی که در جوامع بشری رخ می دهدتابعی از رفتارها ، نگرش ها ، کنش و واکنش ها و طرز تلقی و مدیریت افراد آن جوامع نسبت به پدیده های اجتماعی می باشد. در واقع پدیده های اجتماعی در سطح اول نگاه راهبردی ، در دوران گذار و یا به عبارت بهتر در مقطع تکوین و شکل گیری اولیه دیده می شوند ، اگر این پدیده های اجتماعی با بی تفاوتی روبه رو شوند ، به یک موضوع اجتماعی تبدیل و عملا در صورت بی توجهی مجدد به یک مسئله اجتماعی ورود پیدا می کنند.
طبیعاتا در جوامعی همانند ما تا زمانیکه مسایل اجتماعی به مرحله ظهور نرسند ، در فضای مدیریتی دیده نشده و متاسفانه مشکل و معضل اجتماعی را بر بدنه جامعه نقاشی و حتی حکاکی می نمایند؛ البته این مسیر بی توجهی در کشور ما در اینجا ختم نمی شود و وقوع مراحل خطر ، بحث و نهایتا بحران تا حدی پیش می رود که دیگر فضای اقدام هم اثرگذار نخواهد بود و یک پدیده ساده اجتماعی ، عملا وارد مقطع تاثیر می شود و تازه اینجا جایی است که در فرهنگ مدیریتی ما ، مسئولین دلسوز و مدیر شده و برنامه می دهند و ستاد ایجاد می کنند. در حالیکه پدیده ساده اجتماعی ، بعد از بحران هم در مدت برنامه ریزی برای مقابله با هزینه های گزاف مادی و معنوی ، مسیر رشد خود را به سوی آسیب های اجتماعی و نهایتا انحراف و آنومی و ورود به مرحله تغییر توام با بی نظمی و زیر پای گذاشتن فرهنگ جامعه و شکل دهی به سبک زندگی نوظهوری طی می نماید و چقدر زیبا و پسندیده است که به جای تقبیح رفتارهایی نظیر آنچه مرتضی طلایی به انجام رساند ، هشدار وی را در مرحله وقوع یک پدیده با نگاهی پیشگیرانه و حساس در جامعه دنبال کنیم تا مجبور نشویم در مرحله بحران رویکرد مقابله ای را دنبال کنیم ( همان روشی که بیش از سه دهه است در حوزه فرهنگی با آن اقدام می کنیم.) که معمولا پرمخاطره ، پرهزینه ، زمان بر و پرتنش و بدون پیش بینی دقیق از اثرات آن می باشد.

ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

آخرین عناوین