تاریخ انتشاريکشنبه ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۱۴:۲۲
plusresetminus
وضعیت کنونی اقتصاد ایران در هیچ کجای دنیا مشابه ندارد و با هیچ کدام از نظریه ها و تئوری های علمی نمی شود تجزیه و تحلیل کرد. افزایش یا کاهش قیمت ارز تابع شرایط خاص رفتاری جامعه در کشور می باشد. افزایش ناگهانی نرخ ارز در هفته های اخیر بر اقتصاد و روان جامعه اثر منفی گذاشته و ما در این مقاله سعی داریم برخی از عوامل آنرا شناسایی کنیم.
۰
کد مطلب : ۱۶۸۴۴۹
تحلیل وضعیت کنونی ارز در ایران

امروزه کسب حداکثر وجوه ارزی ناشی از صادرات کالا و خدمات از عمده ترین سیاست های اقتصادی کشورهاست. چنانچه کشوری با کمبود ذخایر مواجه شود، برای تامین نیازهای وارداتی خود باید از بانک ها و موسسات جهانی با بهره های بالا وام ارزی بگیرد. این درشرایطی است که متاسفانه این قسمت از اقتصاد کاملاً تحریم پذیر و آسیب زننده است. در کشورهای در حال توسعه غالباً تراز تجاری منفی است. یعنی واردات کالا و خدمات از صادرات آن بیشتر است و یکی از مشکلات عمده اقتصاد دراین کشورها کمبود منابع ارزی برای تامین مایحتاج کشور می باشد. بنابراین کشورها می کوشند با اعمال سیاستهایی از خروج ارز جلوگیری کنند. رونق اقتصادی پایدار و صادرات کالا نیازمند واردات مواد اولیه و تکنولوژی است. برای این کار نیاز به ارز رایج جهانی داریم. از طرفی در بخش توریسم وقتی جهانگردی قصد مسافرت به کشورهای دیگر را داشته باشد، باید ارز کشور مقصد را تهیه کند. به همین ترتیب وقتی سرمایه گذاران بخواهند در کشورهای دیگر سرمایه گذاری کنند باید ارز آن کشور را خریداری کنند. البته استفاده از ارز سایر کشورها و تبدیلات ارزی سابقه ای بیش از هزار ساله دارد. سوابق تاریخی وجود دارد که در زمان بابلی ها تبدیلات ارزی و مسکوکات برای تاجرانی که از هند تا مصر تجارت می کردند توسط آنان صورت می گرفت. بنابراین همواره ارز یکی از مهمترین فاکتورهای اقتصادی از زمان های دور تا روزگار ما بوده و هست.
 
اثر تغییر نرخ ارز بر تورم
یک باور عموم راجع به تورم این است که افزایش نرخ ارز به عنوان یکی از عوامل افزایش تورم شناخته می شود. برطبق این دیدگاه افزایش نرخ ارز باعث گرانی مواد اولیه که عمدتاً وارداتی است می شود. کالاهای مصرفی به طور مستقیم و کالاهای واسطه ای و سرمایه ای از طریق افزایش هزینه های تولید و هزینه های جانبی گران می شوند. همچنین اثر روانی انتظار تورمی در کالا و خدمات باعث افزایش قیمت آنها می شود. مثلاً راننده کامیونی که تا الآن بار را با نرخ آ ریال جابجا می کرده، بعد از گرانی ارز قیمت آ + ب ریال را طلب می کند. چرا که فکر می کند افزایش نرخ ارز، اثر تورمی زیادی بر هزینه های زندگی او دارد. حال نکته اینجاست که آیا افزایش نرخ ارز واقعاً اینقدر بد است.
 
اثرات مثبت افزایش نرخ ارز
افزایش نرخ ارز باعث ایجاد انگیزه فوق العاده برای صادرات می شود. فرض کنید تولید کننده ای کالایی را با 10 دلار و نرخ 3000 تومان صادر می کند و از هر یک عدد این کالا 30 هزار تومان در آمد به دست می آورد. چنانچه نرخ دلار 3500 تومان شود، اینک بدون کمترین زحمت و هزینه ای 35 هزار تومان از فروش همان کالا را نصیب خود می کند. افزایش درآمد تولید کنندگان، افزایش سرمایه گذاری آنان را به همراه خواهد داشت. افزایش سرمایه گذاری یعنی افزایش نرخ اشتغال و افزایش قدرت خرید جامعه و چرخیدن چرخ اقتصاد که در نهایت رونق اقتصادی را باعث می شود. همچنین افزایش نرخ ارز باعث افزایش درآمد دولت خواهد شد. بخصوص برای کشور ما که مستقیماً درآمد ارزی از فروش نفت و مشتقّات آن درصد زیادی از بودجه دولت را تشکیل می دهد. فرض کنید دولت در حال حاضر حدود 3 میلیون بشکه در روز نفت با نرخ بشکه ای 60 دلار را بفروشد. با احتساب دلاری 3000 تومان و بدون در نظر گرفتن هزینه های تولید، صادرات و غیره. سالی حدوداً 1/197 هزار میلیارد تومان درآمد را عاید دولت می کند. با رسیدن قیمت دلار به 3500 تومان در سال حدود 8/32 هزار میلیارد تومان به این مبلغ اضافه خواهد شد. این در حالی است هزینه ای دولت به ریال و درآمد آن به دلار است که بدون کوچکترین زحمت و هزینه ای و در کمترین زمان ممکن این درآمد حاصل می شود. افزایش در آمد دولت یعنی افزایش سرمایه گذاری در پروژه های عمرانی و پوشش کسری بودجه و کاهش هزینه های جبران کسری بودجه، که رونق اقتصادی و کاهش بیکاری را به همراه دارد. البته افزایش درآمد دولت، افزایش نقدینگی را نیز به همراه داردکه این مورد در افزایش تورم موثر است. بنابراین افزایش نرخ ارز در بلند مدت اثرات مفیدی را بر اقتصاد به همراه دارد. حتی برخی کشورها از جمله چین متهم به این هستند که همیشه تمایل به کاهش ارزش پول ملی خود نسبت به سایر ارزهای جهانی را دارند، چراکه این موضوع را فرصتی ناب برای صادرات هرچه بیشتر و کسب درآمد باد آورده می دانند. حال این سوال به وجود می آید که چرا همیشه در ایران افزایش نرخ ارز باعث ویرانی اقتصادی و افزایش عمومی قیمتها می شود.
 
علل افزایش تورم در اثر افزایش نرخ ارز در ایران
عرضه و تقاضا
در بسیاری از تئوری های اقتصادی اشاره به این مطلب شده که عرضه و تقاضا اساس اقتصاد کنونی در جهان می باشد. قبل از انقلاب صنعتی در دنیا تقاضا برای کالا و خدمات همیشه از عرضه بیشتر بود. بعد از انقلاب صنعتی با پیشرفت تکنولوژی افزایش برداشت مواد اولیه از زمین و افزایش فزاینده بهره وری عرضه از تقاضا پیشی گرفت. در عصر کنونی به دلیل کاهش مواد اولیه زمین و پی بردن به ارزش مواد معدنی، عرضه و تقاضا اقتصاد را سامان می دهد. عرضه بیش از تقاضای یک کالا باعث کاهش قیمت و عرضه کمتر از تقاضا باعث افزایش قیمت یک کالا می شود. وابستگی جنون وار به نفت و مصرف افسارگسیخته منابع انرژی و تمایل به افزایش رفاه در جامعه باعث کاهش تمایل مردم به تلاش بیشتر و افزایش تمایل به درآمد بیشتر بدون تلاش گردید. این موضوع سبقه ای 110 ساله از زمان پیدایش نفت در ایران دارد و هرچه جلوتر آمدیم، وضعیت بدتر شده است. تمایل جامعه به واسطه گری و کسب منفعت بیشتر در حوزه خدمات باعث گردیده تا به کالاهای واسطه ای و مصرفی همانند کالاهای سرمایه ای نگاه شود. هر از چندگاهی شاهد جاری شدن سیل گونه سرمایه های افراد زیادی از جامعه به یک بخش از اقتصاد و افزایش فزاینده تقاضا در آن بخش باشیم. طبیعتاً پیشی گرفتن تقاضا از عرضه باعث افزایش قیمت آن کالا می شود. در سالهای اخیر اثرات مضر این گونه کارها را درحوزه مسکن، طلا، خودروهای لوکس، و ارز دیده ایم. به نظر بنده این مهمترین عامل بی ثباتی در بازار ارز می باشد. برخی عوامل دیگری نیز وجودد دارد که در ادامه می توان به آن اشاره کرد.
• افزایش با قصد قبلی دولت ها به منظور جبران کسری بودجه که در دولت های قبل به صورت دستوری و با کاهش عرضه توسط بانک مرکزی صورت پذیرفت.
• تحریم اقتصادی و نقش آن در مبادلات بانکی و افزایش هزینه انتقال پول. همچنین کاهش تقاضا برای کالاهای صادراتی ایرانی که ناشی از تحریم ها بود.
• رکود بخش تولید کاهش قدرت صادراتی، کم بودن بهره وری نیروی انسانی و دستگاه های تولیدی، هزینه تمام شده بالای کالای تولیدی، کمبود نقدینگی، هزینه تمام شده زیاد پول برای بنگاهها و ... باعث شده که بخش تولید نتواند در جذب سرمایه و استفاده از فرصت صادراتی که در اثر افزایش نرخ ارز بوجود آمده خوب عمل کند و رونق اقتصادی حاصل نمی شود
• بازار طلا نوسانات این بازار تحت تاثیر بازارهای جهانی و جو روانی حاکم در این بازار مستقیماً بر روی بازار ارز تاثیر می گذارد.
• اعمال نفوذ افراد ذینع افزایش نرخ ارز برای واردکنندگان کالاهای لوکس بخصوص خودرو های لوکس حامل منافع فوق العاده زیادی است. زیرا این افراد با در دست داشتن این بازارها عرض و تقاضا را طوری هدایت می کنند که حداکثر منافع را برای خود کسب کنند.
• ضعف بازار های جایگزین ضعف دانش جامعه در استفاده از بازارهای سرمایه و تمایل به کسب سود حداکثری، همچنین عدم جذابیت بازارهای جایگزین مثل بورس باعث هجوم سرمایه های جامعه به سمت بازار ارز شده است.
• سیاستهای بانک مرکزی عدم عرضه مناسب ارز، نرخ های دستوری نرخ بهره و ارز و کندی نظارت بر بازار ارز توسط بانک مرکزی باعث اختلال در بازارهای ارزی شده است. به عنوان مثال بحث جمع آوری صرافی های غیر مجاز که در کمتر از یک هفته امکان تحقق آن وجود دارد، بیش از چند سال طول کشید.
مطالب مطرح شده از جمله عوامل اصلی تاثیرگذار در بحث ارز و اقتصاد کشور می باشد. شاید یکی از مهمترین راه حل های عملی افزایش دانش و فرهنگ جامعه نسبت به تاثیرات رفتارشان در بازارهای مالی و اینکه مشکلات بوجود آمده ناشی از این قبیل کارها بر همه ی مردم و دولت و درنهایت کشور تاثیر منفی می گذارد. همچنین آموزش و معرفی بازارهای جذاب سرمایه در رسانه ها می تواند در بلند مدت کار ساز باشد.
منبع : الف
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

آخرین عناوین