تاریخ انتشارشنبه ۱ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۵:۴۸
plusresetminus
حزب الله : شاعر آئینی گفت:چاره ای جز نخبه گزینی و نخبه پروری نداریم اگر مبهوت و غرق کثرت شعرا شویم که نمی توانیم برای این همه شاعر دوره بگذاریم و آموزش بدهیم و تحت پوشش بگیریم، باید رها کنیم تا هرکسی راه خودش را پیدا کند. این یک فرصت سوزی و بی برنامگی است.
۰
کد مطلب : ۱۱۴۱۷۷
نگاه راهبردی، بلند مدت و دقیق به شعر در دستگاه های برنامه‌ریز وجود ندارد

 

 

 به گزارش شبکه خبری تحلیلی حزب الله ،محمد مهدی سیار شاعر آئینی 1 تیر 1362 در زاهدشهر فسا زاده شده است. او که دانش‌آموخته کارشناسی ارشد الهیات با گرایش فلسفه در دانشگاه امام صادق بوده است، مدرک دکترای فلسفه با گرایشِ مشاء از دانشگاه تربیت مدرس دریافت کرد. عنوان پایان‌نامهٔ کارشناسی ارشد او «صورت‌بندیِ نظریهٔ ادبی براساسِ مبانیِ حکمتِ صدرایی» بوده است. علاوه بر آن، او از سال 1387 در دانشگاه امام‌صادق  (علیه‌السلام)، دروس ادبیات و منطق را تدریس می‌کند.
سیار نخستین کتاب خود را در سال 1388 با عنوان بی‌خوابی عمیق در انتشارات سوره مهر منتشر کرد که مجموعه‌ای است از اشعار فارسی در قالب‌های کلاسیک، سپید، و نیمایی. در 1389، او مجموعه غزل‌های خود را که حق‌السکوت نام داشت در انتشارات فصل پنجم به چاپ رساند و با این کتاب توانست جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران را در دوره بیست و نهم آن به دست آورد. اشعار آئینی وی این روزها با مداحی حاج میثم مطیعی بسیار تاثیرگذار بوده است.
وی در گفت  و گو با خبرنگار ماهنامه هیات رزمندگان اسلام به سوالات ما پاسخ گفت که در ادامه می خوانید:
  

  شعر و شعر آئینی را چگونه و کجا و کی آغاز کردید؟ از چه اساتیدی بهره بردید؟
شعر را به طور جدی از سالهای پایانی دوره راهنمایی و اوایل دبیرستان یعنی سالهای 75 به بعد شروع کردم و در زاهد شهر از توابع استان فارس جمع های محدودی در آموزش و پرورش بودند که معلم قرآن خوبی آن را هدایت می کرد، جمع دیگری هم در مسجد محل داشتیم.
توفیق ما این بود که در یک شهرستان 10 هزار نفری و در همان مسجد محل ما یک انجمن ادبی خیلی خوب راه اندازی شد و ما هم در کنار دوستان به کار پرداختیم.در شهرستان فسا هم که شهر بزرگ تر نزدیک به شهرستان ما است یک انجمن ادبی خیلی پرشور و متنوع با دیدگاه های مختلف فکری و ادبی برگزار می شد که آقای دکتر بهرامیان آن جلسه را اداره می کردند و برای ما در آن مقطع خیلی مفید بود.
در همان سالها با چهره های جریان اصلی شعر ادبی کشور که جریان شعر انقلاب است یعنی امثال مرحوم قیصر امین پور و سید حسن حسینی و با این تیپ و زبان ادبی و شعری آشنا شدم و این گونه شد که مطالعات ادبی را از کهن به معاصر آغاز نکردم که در چرخش از زبان کهن به معاصر دچار دشواری شوم و البته بعدها به مطالعه شعر کهن پرداختم و این روش خیلی برایم خوب بود و کار را جلو انداخت. در دوران دبیرستان رتبه اول شعر دانش آموزی کشور را کسب کردم و شعر برایم جدی تر شد.
بعد از دوره دبیرستان یعنی سال 1381 وارد دانشگاه امام صادق (علیه‌السلام) شدم که شاعر پرور است و آنجا با دوستان خیلی خوب، ادیب و توانمند مانند علی محمد مودب، فاضل نظری، مهدی عابدی، حسین متولیان و... آشنا شدم. به همین ترتیب شعر بخشی از زندگی، مطالعات و کارم شد. در شروع جدی شعر بیشتر از محضر دوستان هم سن و سال خودم بهره بردم و می توانم بگویم استادم جمع دوستان و تاریخ ادبیات بودند.

وضعیت شعر امروز و همچین شعر آئینی را چگونه می بینید؟ آسیب های پیش روی شعر آئینی از نظر شما چیست؟
در دوره فوران و کثرت رویش های شعر آئینی و ذوق های مختلفی از نسل جوان و نوجوان که به سمت شعر آئینی می رود، قرار داریم و به دلیل تلاشی که در دهه های اخیر در حوزه های مختلف مانندشعر، مداحی، و یا در حوزه رسانه صورت گرفته است، زیبایی و جلوه گری و جذابیت شعر به خصوص شعر آئینی به جوانان چشیده شده و دوست دارند که وارد این وادی بشوند.
ضمن این که ما در دورانی هستیم که رونق محافل اهل بیت (علیهم‌السلام) نسبت به دوره های قبل قابل مقایسه نیست.
این همه هیات و مداح که با رسانه های جدید صدای آنها دیگر فقط مختص یک جمع محدود نیست و هر چه بخوانند ممکن است در جای جای ایران و جهان شنیده شود.
چنین رسانه ای تا به حال به این شکل در خدمت شعر نبوده است و در واقع کثرت محافل اهل بیت (علیهم‌السلام) و اطلاع رسانی وسیع و سریع جلوه گری و جذابیت شعر را زیاد کرده و موجب شده جمع کثیری به شعر آئینی روی بیاورند و از دل این کثرت امیدواریم یک کیفیت و یک بالندگی عمقی و محتوایی به دست بیاید.
در این کثرت ممکن است برخی بگویند که چقدر شعر ضعیف زیاد شده است، بله این نکته هم وجود دارد که اشعار ضعیف هم شنیده می شود. البته نبایداز شاعران نوپا و کسانی که در آغاز راه شاعری هستند توقع داشت که شعر قوی و پخته بگویند، درصد بالایی از اشعار حاصل از این کثرت شعر ضعیف است.
باید توجه داشت که هر شاعر بزرگی هم یک زمان شعر ضعیف گفته ولی پخش نمی شده است اما امروزه با ابزارهای رسانه ای جدید اشعار شاعران نوپا به گوش همه می رسد که به نظرم جای نگرانی ندارد به شرطی که خود شاعر فریب این کثرت مخاطب و این شنیده شدن را نخورد و اینطور فکر نکند که حالا که شعرم شنیده شده پس من شاعر هستم. اگر این خطا صورت نگیرد خود شاعر به این نتیجه می رسد که باید طبع خود را در مسیر رشد قرار دهد و حتما از دل این کثرت یک کیفیت خوب هم به دست می آید.فقط این نگرانی وجود دارد که شاعر احساس کند چون توانسته برای شعرش مخاطب پیدا کند از آموزش و مطالعه و استاد بی نیاز است.
اگر شاعر فریب کثرت مخاطب در رسانه های جدید را بخورد در مسیر رشد و مطالعه و آموزش و پرورش قرار نمی گیرد و این ممکن است ضربه بزند.
در واقع یک بیم و یک امید وجود دارد، امید این است که از دل این کثرت به یک کیفیتی دست پیدا کنیم و بیم این است که کثرت مخاطب شاعر را در همان حدی که هست متوقف کند و جلوی رشد او را بگیرد.

  برای شعرای تازه کار چه توصیه ای دارید؟ وضعیت گعده های شعر و کلاسهای شعر چگونه است؟ آیا شعرا به خوبی توانسته اند در زمینه شعر هم افزایی داشته باشند؟
باید راه اصولی، طولانی و پرمشقتی که همه شعرا در همه دوره ها پیش روی خود دیدند را طی کنند و فریب میان برهای رساندن به مخاطب را نخورند. باید بدانیم که راه شعر یک راه طولانی، پرمشقت و تخصصی است و نیاز به مطالعه زیادی دارد.
شاعر نه فقط در حوزه ادبیات بلکه باید در حوزه تاریخ نیز مطالعه داشته باشد چرا که شاعر زبان تاریخ است، باید معارف بخوانیم چرا که شاعر آئینی شاعر عقاید و معارف اسلام است پس باید قرآن، حدیث، فلسفه، عرفان و.... را مطالعه کنیم.
ضمن این که در کنار مطالعات باید در جلسات خوب هم شرکت کرد به طور مثال هم نشینی با مرتضی امیری اسفندقه برای شاعر مغتنم است که جلسات مختلفی دارند. یا علی محمد مودب و اساتید و دیگر شاعرانی که جلسه دارند.
خودم اگر فرصت کنم در جلسه چهارشنبه های شهرستان ادب ( سه راه طالقانی) حضور پیدا می کنم.
به نظرم در همین سالهای اخیر شعرا روند هم‌افزایی خوبی را طی کرده‌اند و دوره‌های آموزش خوبی راه افتاده است، مثلا دوره آموزشی آفتابگردان‌ها یک اتفاق در تاریخ ادبیات معاصر است و می شود خیلی به آن امید داشت که موسسه شهرستان ادب برگزار کرد.
در کل هم نشینی هایی که شعرا هر از گاه به بهانه های مختلف پیدا می کنند زیاد شده است و این امید بخش است.

  چه راه کارهایی برای تقویت شعر آئینی و تربیت شعرای آئینی پیشنهاد می کنید؟
چاره ای جز نخبه گزینی و نخبه پروری نداریم اگر مبهوت و غرق کثرت شعرا شویم که نمی توانیم برای این همه شاعر دوره بگذاریم و آموزش بدهیم و تحت پوشش بگیریم، باید رها کنیم تا هرکسی راه خودش را پیدا کند. این یک فرصت سوزی و بی برنامگی است.
اگر اساتید و بزرگان ادب و فرهنگ کشور و گردانندگان محافل آئینی شاعر را رها کنند که راه خودش را برود بعد از مدتی صدای همه در خواهد آمد که اینها چیست در هیات ها خوانده می شود و چرا رشد در اشعار نیست؟چرا  ضعیف است؟ چرا نقد نمی شود؟
رها کردن شعرا در این کثرت فرصت سوزی است اما فرصت سازی و آینده نگری این است که ساز و کاری برای شناسایی نخبه ها و استعدادهای متفاوت و فوق العاده و پرورش ویژه آنها تدارک دیده شود.
برای پرورش ویژه شعرای آئینی باید گزینش درست و خوبی انجام شود که استعدادهای خوب شناسایی شوند و هم ظرفیت آموزش فعلی اساتید کشور را در خدمت آنها بگذارند.
از سوی دیگر نباید این ظرفیت را رها کنند که بروند وارد زندگی و تحصیل شوند و رشته های غیر مرتبط بخوانند که درصد بالایی از وقت یک نخبه ادبی و شعری صرف کار غیر ادبی و شعری شود که در اینصورت مجال رشد پیدا نمی کنند.
باید طراحی درست صورت بگیرد که استعداد های ناب و برتر شناسایی شوند و امکانات آموزشی مناسبی در اختیار آنها قرار بگیرد. به طور مثال می توان نخبه های ادبی و شعر آئینی را بورسیه کرد.
هیات های سراسری و کشوری و بزرگان و بانیان آنها همانطور که برای غذای جسمی نذر می کنند برای غذای روحی مستمع هم برنامه ریزی کنند.
نهادهای مردمی اگر دیدند شاعری است که می تواند خوراک خوبی برای هیات تهیه کند امکانات رشد، آموزش و پرورش شاعر را فراهم کنند که نخبه ادبی بتواند فراغت حاصل کند تا وقت خود را روی شعر و ادبیات بگذارد.
مردم می توانند مانند نذری که برای قیمه امام حسین (علیه‌السلام) می کنند برای شعر و شاعری دستگاه اهل بیت هم نذر کنند، به طور مثال موقوفاتی داشته باشیم که از دل آن آموزشکده شعر آئینی خارج شود و با همان ساز و کار هیات فعالیت کند.
اگر فرصت نخبه پروری از دست برود و کم کم مخاطب ببیند که مدام اشعار ضعیف تر می شود، اقبال مردم برای شرکت در مجالس کم رنگ می شود.
چطور می توان کششی ایجاد کرد که مستمع هر هفته در جلسات هیات شرکت کند یا به طور مثال دهه اول محرم را کامل و هر شب حضور پیدا کند؟ با تامین خوراک معنوی که یکی همان شعر آئینی خوب است می توان به این مطلوب رسید.

  آیا نهادها و موسساتی که در زمینه شعر آئینی فعالیت می کنند توانسته اند به خوبی ایفای نقش کنند؟
نهادهای مردمی که خود شعرا دور هم تشکیل داده اند در این زمینه موفق تر بوده اند.اما امکانات لازم برای تربیت و آموزش و رشد شاعر ندارند و صرفاٌ ایده هایی دارند که گاهی یکی از آنها عملی می شوند.
نگاه راهبردی و بلند مدت و دقیق به شعر و آینده شعر در دستگاه های برنامه ریز وجود ندارد و هیچ ساز وکاری برای آن تعریف نشده است.
در کل ساز وکارهای فرهنگی فعلی کشور  برای شعر که هنر اصلی و مزیت ما در کل دنیاست جایگاهی ندارد، در وزارت ارشاد یک معاونت هنری است اما معاونت ادبی ندارد، معاونت هنری هم می گوید من کاری به شعر و ادبیات ندارم.وزارت ارشاد یک معاونت فرهنگی دارد در ساختارش که آن یک بنیادی دارد که بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان است که در کل دو جایزه کتاب جلال و جایزه کتاب فجر را می دهند و چند شب شعر برگزار میکند، هیچ کار آموزشی و ساختاری برای نخبه پروری ندارند.
در طرف دیگر بنیاد ملی نخبگان را داریم که می تواند بحث نخبگان را پیگیری کند که این بنیاد هیچ جایگاهی برای نخبه ادبی تعریف نکرده است.در آیینه نامه هایش یک جایگاهی تحت عنوان نخبه هنری تعریف کرده که امید داشتیم که شعر و داستان را هم در این بگنجاند که بعد از پیگیری گفته شد که تعریف خود از نخبه هنری را از وزارت ارشاد می گیرند که وزارت ارشاد هم به معاونت هنری می سپارد که می گوید هنر از نگاه ما مجسمه سازی،موسیقی و ... است و شعر هم به همین سادگی هیچ جایگاهی ندارد و نخبه ادبی هیچ جایگاهی در بنیاد ملی نخبگان ندارد.
حتی در خاطر دارم که در جلسه ای بعد از هیات دانشجویی روز اربعین در حضور حضرت آقا،مسئولان وزارت علوم هم بودند که بعد از هیات یک گفتگویی شد با رئیس فعلی بنیاد ملی نخبگان اقای ستاری که آن سال تازه شروع به کار کرده بودند به ایشان گفتم که نخبه ادبی قرار نیست در بنیاد ملی نخبگان جایگاهی داشته باشد،گفت من همین فردا پیگیری می کنم که به حضرت آقا هم گفتم که جایگاهی برای نخبه ادبی ندارند،که حضرت آقا به آقای ستاری گفتند که این موضوع را پیگیری کنید که ایشان هم گفتندپیگیری میکنند و فکر میکنم که الان سه سال است از آن ماجرا گذشته و اتفاقی نیفتاده است.
سایر نهاد ها مانند آموزش و پرورش،وزارت علوم،حوزه هنری سازمان تبلیغات و.... هیچ کدام برنامه ای برای تربیت و آموزش و نخبه پروری در زمینه شعر و شاعری ندارند.
عموما به برگزاری جشنواره و مسابقات و شب های شعر بسنده میکنند که در این روند شاعر به حال خودش رها می شود و هیچ برنامه آموزشی برای رشد و تعالی شاعر ندارند.
از شورای عالی انقلاب فرهنگی هم که در واقع مرکز راهبردی این مسایل می تواند باشد ،مصوبه ای درباره ادبیات و شعر سراغ نداریم. به غیر از جشنواره جلال که آخرین مصوبه آن این است که سکه ها را به جای 110 سکه 30 سکه بدهند.
تنها مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی تاسیس همین جایزه و کم کردن آن بوده است. البته در سند مهندسی فرهنگی در بخش هنر به ادبیات اشاراتی شده اما این تبدیل به سند اجرایی و تقسیم کار بین دستگاه ها نشده است. حتی شورای عالی انقلاب فرهنگی کمیسیون ادبیات ندارد و تنها یک کمیسیون هنر و معماری دارد.

منبع : خبرگزاری تسنیم
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

آخرین عناوین