وی همچنین معتقد است که عدم امضای توافق میتواند منجر به بازگشت به وضعیت بحران و رویارویی شود.
سیک که در گذشته در شورای امنیت ملی برخی رؤسای جمهور آمریکا فعال بوده با توجه به مذکرات گذشته بالاخص مذاکراتی که روحانی ریاست آنها را بر عهده داشت اما به دلیل کارشکنی اروپاییها به تشویق بوش به نتیجه نرسید، مینویسد که شکست در این مذاکرات موضع تندروها را در تهران و واشنگتن تقویت خواهد کرد و هر کدام بار دیگر نیات طرف مقابل را زیر سؤال خواهند برد.
وی مینویسد که از طرف دیگر در صورت عدم دستیابی به توافق و اثبات اینکه ایران پیشنهادهای منطقی و خوبی را ارائه کرده است تحریمهای آمریکا میتوانند اثربخشی خود را از دست بدهند و ساختاری که دولت این کشور یک دهه را صرف برافراشتن آن کرده دچار فروپاشی شود.
سیک با اشاره به پتانسیلهای اقتصادی بزرگ ایران اعم از یک بازار مصرفی دست نخورده و یک صنعت انرژی که سرمایهگذارای بسیاری منتظر ورود به آن هستند مینویسد: "تا زمانی که مذاکرات ادامه دارد، بسیاری از شرکتهای خارجی تمایلی به ریسک کردن و به جان خریدن مجازاتهای آمریکا را ندارند، اما در صورتی که این شرکتها متوجه شوند آمریکاییها پیشنهادی که برای دولتهای خود آنها قابل قبول بود را رد کرده است، این عدم تمایل از بین خواهد رفت."
"روسیه و چین از رژیم تحریمها سود بسیاری بردهاند زیرا توانستهاند نفت ایران را در ازای کالاهای تولیدی (گاها بیکیفیت) خود خریداری کنند. آنها اکنون به نظر میرسد که به سمت روابط تجاری عادیتری پیش بروند، و اگر در این راه احتمالا کشورهای دیگری به آنها خواهند پیوست، کشورهایی که نمیخواهند پتانسیلهای تجاری جذاب را از دست بدهند – برای مثال ترکیه و هند که هنوز هم از وارد کنندگان بزرگ نفت ایران هستند."
"آمریکا بکارگیری تحریمها را تبدیل به یکی از ابزاری دیپلماسی بینالمللی و قدرت کرده است. چالشی موفقیتآمیز در برابر برتری آمریکایی در این حوزه میتواند تبعاتی منفی به همراه داشته باشد که تأثیراتی ورای موفقیت یا شکست مذاکرات هستهای با ایران داشته باشد. چند هفته آتی یک نقطه عطف حیاتی، چه بد وچه خوب، را در پی خواهند داشت."