تاریخ انتشارپنجشنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۴ - ۰۹:۲۳
plusresetminus
دیدگاه برگزیده از سوی نظام جمهوری اسلامی، دیدگاه مبتنی بر تأمین امنیت ملی با تقویت قدرت دفاعی کشور است.
۰
کد مطلب : ۹۵۵۲۵
منطق تقویت بنیه دفاعی کشور

 آیا ضرورت دارد که جمهوری اسلامی تقویت بنیه دفاعی کشور را در اولویت اول قرار دهد؟ اگر چنین ضرورتی وجود دارد، منطق آن چیست؟

امنیت ملی در تمامی کشورها در صدر منافع ملی وجود دارد و برای این صدرنشینی اساساً هیچ نیاز به استدلال نیست. همگان می‌فهمند و می‌دانند که اگر در یک کشور امنیت نباشد، همه چیز فلج خواهد شد. در کشور بی‌ثبات، ناآرام و فاقد امنیت، از کسب و کار، تولید، رونق اقتصادی، پیشرفت، رفاه و آرامش خبری نخواهد بود. بنابراین برقراری امنیت داخلی و امنیت ملی از اولویت‌های اولیه و ضروری در هر کشوری به حساب می‌آید.

اکنون سؤال این است که راه تأمین چنین امنیتی چیست؟ آیا تنها راه تقویت بنیه دفاعی و نظامی کشور است، یا راه دیگری برای رسیدن به این هدف وجود دارد؟ اساساً برای تأمین امنیت ملی در بین صاحب‌نظران دو دیدگاه کلی وجود دارد: 1ـ تأمین امنیت ملی از طریق بازدارندگی نظامی.

2ـ تأمین امنیت ملی از طریق بازدارندگی سیاسی. در نظریه اول، تأکید بر بالا بردن قدرت نظامی و دفاعی کشور، با هدف بازداشتن هر نوع عامل تهدیدی از دست زدن به تجاوز و آغاز جنگ است.
این نظریه بر این منطق استوار است که وقتی کشوری مانند جمهوری اسلامی دشمنان سرسختی چون امریکا و یا رژیم صهیونیستی دارد، باید آنچنان قدرتمند باشد که این دشمنان جرئت حمله پیدا نکنند. براساس این نظریه، دشمنان وقتی به جمهوری اسلامی حمله خواهند کرد که ایران را ضعیف و ناتوان در دفاع از خودش ارزیابی کنند. در نظریه دوم، تأکید بر تأمین امنیت ملی، از طریق راهکارهای سیاسی، ورود به ائتلاف‌ها یا دفع خطر با دادن امتیاز به عامل تهدید است. براساس این نظریه، کشوری که مورد تهدید است، می‌تواند با راضی کردن عامل تهدید از طریق دادن امتیازها و تأمین خواسته‌های او،  از وقوع جنگ جلوگیری نماید، به عنوان مثال براساس این نظریه، جمهوری اسلامی در برابر تهدیدات امریکا، می‌تواند با مذاکره و انجام توافق با امریکا یا هر نوع عامل تهدید دیگری، امنیتش را تأمین کند  و نیاز به تقویت قدرت نظامی ندارد.

جمهوری اسلامی باید براساس کدام یک از این دو نظریه، امنیت ملی را براساس منافع ملی تأمین نماید؟ در ایران هر دو دیدگاه مورد توجه است. دیدگاه برگزیده از سوی نظام جمهوری اسلامی، دیدگاه مبتنی بر تأمین امنیت ملی با تقویت قدرت دفاعی کشور است. به عبارت دیگر، مسئولان عالی‌رتبه کشور بر این نکته تأکید دارند که منافع ملی و از جمله امنیت ملی ایران، تنها در پرتو برخوردار بودن از قدرت دفاعی در سطح بازدارندگی نظامی تأمین خواهد شد. بر همین اساس، همواره بر روی تقویت بنیه دفاعی، بالا بردن سطح دانش و فناوری‌های دفاعی و نظامی، حفظ روحیه ایثار، فداکاری، شهادت‌طلبی، حفظ وحدت و یکپارچگی داخلی تأکید می‌شود.

اما در داخل کشور برخی از احزاب و گروه‌های سیاسی و از جمله تفکر غالب در جریان مدعی اصلاحات طی سالیان گذشته روی نظریه بازدارندگی سیاسی تأکید داشته و معتقدند با انجام اصلاحات و از طریق تنش‌زدایی و مذاکره با هدف رسیدن به توافق در تمامی موارد اختلافی با عوامل تهدید، می‌توان امنیت ملی را تأمین کرد.

آیا چنین دیدگاهی در واقع می‌تواند منافع ملی و از جمله امنیت ملی ما را تأمین نماید؟ آیا جمهوری اسلامی می‌تواند به سمت قبول چنین دیدگاهی برود؟ پذیرش و عمل بر مبنای این نظریه، چه عواقب و پیامدهایی را دارد؟ با اندک تأمل، می‌توان فهمید که براساس این نظریه، هیچ یک از اهداف و آرمان‌های انقلاب اسلامی را نمی‌توان تحقق بخشید و در صورت عمل براساس این نظریه، استقلال، عزت ملی و در نهایت امنیت ملی مخدوش می‌شود. پیامد پذیرش چنین نظریه‌ای، پایمال شدن هویت مستقل دینی و ملی ایرانیان است؛ هویتی که با انقلاب اسلامی شکل گرفت.

ملت ایران براساس چنین هویتی، آرمان‌ها و اهداف خودش را با الهام از مبانی قرآنی و آموزه‌های دینی تعریف کرد. براساس چنین هویتی، شعار اصلی جمهوری اسلامی در عرصه روابط بین‌الملل، «لاتظلمون و لا تظلمون» است. براساس چنین هویتی، شعار ملت ایران، «کونوللظالم خصما و للمظلوم عونا» می‌باشد.  اگر به دقت بنگریم، شعارهای اصلی اینچنینی ملت ایران با ماهیت نظام بین‌الملل که براساس سلطه‌گری و سلطه‌پذیری شکل گرفته در تعارض است. در چنین نظامی، کشورهای ضعیف و ناتوان، چاره‌ای جز تن دادن به سلطه قدرت‌های زورگو ندارند. بنابراین، توصیه به پذیرش نظریه بازدارندگی سیاسی در دنیای امروز از سوی جمهوری اسلامی، یعنی تن دادن به سلطه امریکا و دیگر قدرت‌های زورگوی جهان و این حالت، در نقطه مقابل تمامی آرمان‌ها و اهداف ملت ایران قرار دارد.  کسانی که چنین توصیه می‌کنند، یا با الفبای سیاسی ناآشنا هستند یا هیچ اعتقادی به آرمان‌ها و اهداف والای ملت ایران ندارند و برای رسیدن به نوعی رفاه دنیایی، سازش و تسلیم بیگانگان شدن را امری ناپسند نمی‌دانند.

بررسی‌ها نشان می‌دهد، عمدتاً طرفداران نظریه بازدارندگی سیاسی در ایران دنیاگران، عافیت‌طلبان و کسانی هستند که رفاه دنیایی خود را بر هر چیز و از جمله بر استقلال، عزت ملی و حفظ هویت دینی ترجیح می‌دهند اما ملت ایران با انقلاب اسلامی و طی 37 سال گذشته ‌نشان داد که روی استقلال، عزت ملی، هویت دینی و دیگر آرمان‌ها و اهداف انقلاب اسلامی، ایستادگی دارد.

بدیهی است که حفظ این ارزش‌ها و تحقق تمامی آرمان‌های ملت ایران، فقط و فقط با تقویت بنیه دفاعی و نظامی کشور حاصل می‌شود. باید ملت ایران قوی و قدرتمند و با اقتدار باشد. باید ملت ایران آنچنان قدرتمند باشد که هیچ متجاوزی به حقوق ملت ایران، جرئت دست‌زدن به تجاوز را پیدا نکند. بر همین اساس و بر مبنای همین منطق است که مقام معظم رهبری، همواره بر تقویت بنیه دفاعی و تقویت نیروهای مسلح تأکید دارند.

یدالله جوانی

منبع : روزنامه جوان
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

آخرین عناوین