تاریخ انتشارپنجشنبه ۸ آبان ۱۳۹۳ - ۱۳:۵۰
plusresetminus
حزب الله:متاسفانه با پند ونصیحت واندرز دانشجوی ما کتاب‌خوان نمی‌شود. باید شرایطی را فراهم کرد که عشق وعلاقه و انگیزه نسبت به کتاب و مطالعه بوجود بیاید.
۰
کد مطلب : ۶۷۴۵۹
اجرای آثار کلاسیک، مشق اول تئاتر حرفه‌ای است

 
به گزارش شبکه خبری حزب الله به نقل از صحنه ،دکتر امیرکاووس بالازاده؛ مدرس دانشگاه؛ معتقد است، نقش عوامل اجتماعی در تئاتر فعلی ما بسیار کمرنگ شده و دلیل این امر به محافظه‌کاری هنرمندان و نگاه بدبینانه‌ی مسئولان به تئاتر اجتماعی- انتقادی است. او بی‌مهری دانشجویان به مطالعه و فرار از اجرای آثار کلاسیک را از دیگر مشکلات مهم تئاتر امروز ما می‌داند. در ادامه گفت‌گوی خبرنگار صحنه را با این هنرمند و مدرس رشته‌ی تئاتر می‌خوانید.

 

*به نظر شما چرا دانشجویان کمتر نمایش‌های کلاسیک انجام می‌دهند و بیشتر خودشان را پشت نمایش‌های مدرن قایم کرده‌اند؟

- به نظر من یکی از دلایلش فاصله گرفتن از مطالعه است. شما الان نگاه کنید حتی در کلاس‌ها هم این موضوع محسوس است. دانشجو وقتی بخواهد کاری اجرا کند که کلاسیک باشد خب باید آن فضا را بشناسند در نتیجه باید برود مطالعه کند و خوب هم مطالعه کند تا بتواند یک کار خوب ارائه کند در حالی که می‌تواند یک اثر را بدون مطالعه وتحقیق اجرا کند و بگوید پست مدرن است.

 

*و بعد هم اگر به آن اثر اعتراض یا انتقادی شود می‌گوید مخاطب پیام اثر را نفهمیده است و این یک اثرمدرن یا پست مدرن است!

- بله، همینطور است. در جواب انتقاد می‌گویند که تو حرف مارا درک نکردی چون دانش‌ات در آن حدی نیست که حرف ما را درک کنی. من موافقم که دانشجویان یا اساسا هنرمند، کارهای نو انجام دهند اما کارهای کلاسیک هم جایگاه خودش را دارد. به عنوان مثال در انگلیس هرشب آثار شکسپیر اجرا می‌شود. در فرانسه یا کشورهای پیشرفته‌ی دیگر، آثار یونانی و رومی اجرا می‌رود. اما این‌جا مشکلاتی در این زمینه است به دانش بر می‌گردد. به نظرم اگر افرادی که می‌خواهند کار هنری انجام دهند فکر بکنند که همپای این کار هنری نیازمند این هستند که راجع به آن موضوع، بدانند و تحقیق کرده باشند، هم خودشان پیشرفت می‌کنند و هم کاری که انجام می‌دهند ارزشمند است وهم مخاطبی که می‌آید آن اجرا را می‌بیند و چیزی یاد می گیرد و می‌رود. در حالی که شما نگاه کنید به فضای موجود، به نظر من این فضا، فضای تئاتری نیست.

 

 *با توجه به صحبت‌های شما، بهتر است که شروع کار حرفه‌ای دانشجو با کار کلاسیک باشد؟

- من صددرصد موافق هستم که دانشجوی تئاتر باید بسیاری از تجربه‌هایش را روی کارهای کلاسیک انجام دهد. دانشجویان یا حتی علاقمندان به تئاتر باید از کارهای کلاسیک شروع کنند. یعنی خط سیر تحولی نمایش را بشناسند تا بتوانند کار خوب انجام دهند. باید در این حوزه تجربه کنند، اگر این کار را نکنند تجربه‌های بعدی‌شان راه‌گشا نخواهد بود.

 

*قبول دارید که دانشجویان الان نسبت به دانشجویان گذشته کمتر مطالعه می‌کنند؟

- بله و متاسفانه با پند ونصیحت واندرز دانشجوی ما کتاب‌خوان نمی‌شود. باید شرایطی را فراهم کرد که عشق وعلاقه و انگیزه نسبت به کتاب ومطالعه بوجود بیاید. همین دانشجو که این‌جا از نظر ما درس نمی‌خواند وقتی به خارج از ایران می‌رود می‌شود درجه یک، چرا؟ چون در فضایی علمی قرار می‌گیرد و می‌بیند که اگر تلاش نکند به قطاری که با سرعت در حال حرکت است، نمی‌رسد و جا می‌ماند. البته در این‌جا دانشجو وقتی که دغدغه‌ی معاش و شهریه‌ی دانشگاه را دارد نمی‌تواند با آرامش سر کلاس بنشیند ومن معلم هر چقدر اندرز بدهم که تلاش ومطالعه کنید، بی‌فایده است.اول باید زیربناها درست شود تا ما بتوانیم جامعه را رو به پیشرفت جلو ببریم.

 

* نمایش‌های اجتماعی چه جایگاهی در تئاتر امروز ما دارد؟

- ببینید به نظر من نقش عوامل اجتماعی در تئاتر فعلی ما بسیار بسیار کم است. دلایلش هم روشن است، من کاملا حق می دهم به کسانی که معتقدند که به هر حال صحنه‌ی تئاتر صحنه‌ی منزهی است و باید پاکیزه باشد و در نتیجه باید خیلی چیزها را رعایت کرد مثلا مسائل اخلاقی یا مسائلی که مربوط به پوشش بازیگران روی صحنه است و... . اما وقتی ما بیش از اندازه روی این مسائل سخت‌گیری می‌کنیم آن وقت فضا آماده نیست که کار اجتماعی انجام شود، چرا؟ چون کار اجتماعی می‌خواهد مشکلات جامعه را نشان دهد. هنر و تئاتر باید بازتابنده‌ی فضای موجود جامعه باشند اما این امکان را ندارند در نتیجه هنرمند ما می‌رود سراغ موضوعی که کمتر مسئله آفرین باشد. وقتی ما می‌ترسیم که یک موضوع اجتماعی را مطرح کنیم ومی‌ترسیم که مبادا کسی ناراحت شود در نتیجه آن وقت می‌بینید که همه چیز نه فقط تئاتر ما بلکه همه چیز ما از آن ویژگی‌های خودش دور می‌شود. ما داریم در این جامعه زندگی می‌کنیم و از مشکلات آن آگاهیم اما می‌خواهیم بگوییم که مشکلی وجود ندارد. خب یک هنرمند تئاتر باید چکار کند؟!

 

* و شما فکر می‌کنید در این فضا آیا هنرمند ما می‌تواند باریکه راهی برای ارئه‌ی آن‌چه در ذهن و اندیشه دارد پیدا کند؟

- البته هنرمند تلاش می‌کند این باریکه راه را پیدا کند. اما من فکر می‌کنم این باریکه راه را آنقدر تنگ کرده‌اند که کسی نمی‌تواند از راه پیش برود و هنرمند نمی‌داند باید چکار کند. هنرمند ما باید خیلی از شرایط را به خودش بقبولاند، در این شرایط مدام هم بازبینی‌های مختلف صورت می گیرد و از اثر حذف می‌کنند.

 

* و آیا با این محدودیت‌هایی که برای هنرمند به وجود می‌آورند جلوی خلاقیت او را نمی‌گیرند؟

- بله، همه‌ی ما به خودمان انتقاد می‌کنیم که کارهای درجه یکی نداریم؟ همه‌ی ما آن‌ چنان خلاقانه کار انجام نمی‌دهیم. خلاقیت نیاز به فضا و اطمینان خاطر دارد. آن طرز تفکری درست است که آنقدر به خودش اطمینان دارد‌، آن‌قدر به باورهایش پایبند است و اعتقاد دارد که می‌گوید اشکالاتی اگر هست آن را بازتاب می‌دهیم که خودمان از آن درس بگیریم و من فکر می‌کنم این نگاه همه‌ی بزرگان دین ما بوده است.

 

* چرا دراین شرایطی که امکانات تئاتر بسیار اندک است با توجه به کم بودن سالن تئاتر وسایر مشکلات آن، ظرفیت دانشکده‌ها به خصوص دانشگاه آزاد به طرز باورنکردنی افزایش یافته است، چرا بی‌توجه به امکانات و شرایط دانشجو می‌پذیریم و به فکر فردای این دانشجویان نیستیم؟

- در واقع ما داریم کیفیت را فدای کمیت می‌کنیم. در هیچ جای دنیا مدرک‌گرایی اصل نیست اما در این‌جا یک اصل است. و متاسفانه ما داریم این نگاه مدرک‌گرا را ترویج می‌دهیم و جامعه را دچار مشکلاتی می‌کنیم که جبران آن آسان نیست.

 

ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

آخرین عناوین